vendredi 21 août 2009

مصاحبه صدای آمریکا با آزاده عالمی که در دو سالگی به همراه مادرش در زندان بوده است.

تلويزيون صداى آمريكا
مجرى: خانم آزاده عالمى، دختر جوانى هستند ، زمانى كه كودك بودند همراه با مادرشان در زندان بودن. از دو سالگى زندان را تجربه كردند. درود بر شما آزاده عالمى در پاريس. اگر ممكن است بفرماييد در مورد آن شرايط كه شما زندان بوديد با مادرتان.
آزاده عالمى: سلام مىكنم خدمت شما آقاى جوانمردى و خانم الناز كيانى و درود مىفرستم قبل از هر چيز به اين جوانهايى كه امروز دارند با اين سختيها و دشواريها و زير اين همه شكنجه مقاومت مىكنند.راستش آقاى جوانمردى من همين مىخواستم بگم كه توى سنينى كه همه بچهها توى مهد كودك و كودكستان بودند من توى يك چهارديوارى زندان بودم همراه با مادرم. خلاصه خيلى درسها از توى آن چهارديوارى ياد گرفتم هر چند كه بيرون را نمىديدم ولى زنها و مبارزانى كه داخل آن زندان بودند به من خيلى چيزها ياد دادند و دوران سختى را كه مىگذراندم در واقع آنها با رزمشان و عزمشان و با مقاومتشان، پايداريشان براى من شيرين مىكردند.مثلاًًً وقتى كه مادرم را براى بازجويى و شكنجه به بيرون از سلول مىبردند آنها تمام كارشان اين بود كه با شعر خواندن، با سرگرم كردن من، من نتوانم صدايى يا صحنهيى چيزى بشنوم يا ببينم. به هر صورت وقتى مادرم برمىگشت خوب اين طبيعى بود كه من متوجه مىشدم، هر چند كه سنم خيلى كم بود ولى بسيار خوب بهخاطر دارم همه اين خاطرات را و باورتان نمىشود كه در آن لحظهها من بودم كه بايد به مادرم دلدارى مىدادم.
مجری: يعنى مىخواهى بگويى آزاده مىخواهى بگويى كه بعد از سالها زندان از كودكى، تجربهيى كه دارى، فكر مىكنى شكنجه يا اين كه وضعيتى كه در زندان بوده نتوانسته كه بر هدفى كه داشتيد خللى وارد بكند. يعنى فكر مىكنيد شكنجه به نتيجه نرسيده.جواب: اصلاً، به هيچ وجه. من مىخواستم قبل از اين اشاره كنم به دو عموى ديگرم كه دستگير شده بودند در سال شصت به نام هادى عالمى و رضا عالمى كه مجاهد بودند و تيرباران شدند و همينطور زن عموم به نام ليلا ابوالاحرارى شيرازى كه متأسفانه باردار بود.اون پنج ماهه باردار بود كه رژيم او را تيرباران كرد. در واقع از بدو اين رژيم، يعنى از سال شصت كه اين سركوب را شروع كرد تا به امروز اينها ادامه دارد. ولى به هيچوجه، به هيچوجه اين سالها باعث نشد كه ترس در دل مردم بگذارد. برعكس، مادر من به مبارزه خودش ادامه داد و آن الان توى شهر اشرف و در اعتصاب غذاست بيش از بيستو يك روز. واقعاً من مىخواهم به مردم ايران، به تمام اين جوانان بگم كه اصلاً نبايد ترسيد. و همه ما با هم هستيم و به هيچ وجه، ما در خارج كشور سعى مىكنيم كه صداى شما باشيم. افشا كنيم تمام بلاهايى را كه بهسر شما مىآيد. چه از سال شصت تا چه امروز. واقعاً شما در داخل ايران مقاوم باشيد.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire

دوستان عزیزی که پیام می نویسید. لطف کنید در صورت امکان پیام ها را با حروف فارسی بنویسید تا قابل خواندن باشد. خواندن فارسی با حروف لاتین مشکل است. ضمنا بهتر است بجای گزینه ناشناس، گزینه نام را انتخاب کرده و یک نام - حتما لازم نیست واقعی باشد - بنویسید. اگر مایل به تماس با من هستید می توانید به ایمیل من نامه بنویسید. موفق و پیروز باشید.
atefehm@hotmail.com