vendredi 30 octobre 2009

رادیوی سازمان ملل متحد: ملل متحد همچنان از حفاظت ساکنان اشرف در برابر اخراج ، بیرون راندن و یا بازگرداندن اجباری به میهنشان دفاع می کند

رادیوی سازمان ملل متحد ضمن نقل اظهارات فرستاده ویژه سازمان ملل درعراق اعلام کرد: ملل متحد همچنان از حفاظت ساکنان اشرف در برابر اخراج ، بیرون راندن و یا بازگرداندن اجباری به میهنشان که مغایر با اصل نان رفولمان است، دفاع می کند.هیات همیاری ملل متحد در عراق (یونامی) می گوید همچنان به نگرانی درباره وضعیت انسانی در کمپ اشرف، محل سکونت اعضای یک گروه اپوزیسیون ایرانی ادامه می دهد.کمپ اشرف که در استان دیالی در شمال بغداد واقع شده است در دهه ۱۹۸۰ ایجاد شده است و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در آن مستقر دارند.
فرستاده عالی ملل متحد در عراق، اد ملکرت میگوید او این نگرانی را طی دیدار اخیرش با نمایندگان جامعه دیپلوماتیک در بغداد ابراز داشت و بر تعهد یونامی برای مانیتور وضعیت در کمپ اشرف تأیید نمود.مقاما ت عراقی هدف خود مبنی بر بستن این کمپ را اعلام کرده اند اما نگرانی درباره سرنوشت ایرانیانی که در آنجا پناه جسته اند وجود دارد.ملل متحد همچنان از حفاظت ساکنان اشرف در برابر اخراج ، بیرون راندن و یا بازگرداندن اجباری به میهنشان که مغایر با اصل نان رفولمان است، دفاع میکند.ملل متحد جامعه بین المللی را فرا میخواند به کاهش تنشها و یافتن راه حل ها یاری رسانند، از جمله تجدید استقرار ساکنان کمپ در کشورهای ثالث را فراهم کنند.
پنجشنبه, ۰۷ آبان ۱۳۸۸ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۹
منبع : همبستگی ملی

dimanche 25 octobre 2009

بى.بى.سى: آمار كشتههاى انفجار بغداد به 136تن رسيد

شبكه تلويزيون بى.بى.سى : در بزرگترين انفجارها طى ماههاى اخير دربغداد، دو خودرو بمبگذارى شده به فاصله مدت زمانى كوتاهى از يكديگر منفجر شدندكه در اثر آن 136 كشته و بيش از 500نفر مجروح گرديدند. اين انفجارها در حاشيه منطقه سبز كه عملا امنترين منطقه عراق محسوب مىشود، در برابر دو ساختمان دولتى رخ داد. دولت عراق اين بمبگذارى را با بمبگذارى ماه اوت مرتبط مىداند. در عين حال دمشق شديداً هرگونه دخالت در اين بمبگذاريها را تكذيب كرده است. ولى دولت اخيرا هشدار داده كه با نزديك شدن زمان انتخابات، شبه نظاميان و جنگ جويان خارجى مىخواهند با حمله هاى بيشتر عراق را بىثبات كنند. بسيارى اين سؤال را مىكنند كه چگونه اين همه بمب توانسته است وارد بغداد كه مملو از نيروهاى امنيتى، پستهاى بازرسى و خودروهاى زرهى است، بشود. از زمانى كه نيروهاى آمريكايى از شهرها خارج شدند، تنها نيروهاى امنيتى عراقى حفاظت شهرها را برعهدهدارند. اين انفجار و انفجار عظيم ديگر در 19 اوت سؤالات بسيار جدى به اذهان جارى كرده كه آيا آنها به واقع صلاحيت حفظ امنيت را دارند؟ اين انفجارها براى آمريكاييها كه مىخواهند كليه نيروهاى خود را تا پايان سال 2011 و نيروهاى رزمى را تا پايان اوت 2010 خارج كنند، مشكلاتى ايجاد مىكند، زيرا اگر اين انفجارها ادامه پيدا كند، آمريكا بايد در مورد تاريخ خروج خود از عراق تجديد نظر كند.
شبكه جهانى بى.بى.سى از خبرنگار خود در عراق پرسيد: وقتى مىگوييم در تمامى راههاى ورودى و خيابانهاى بغداد پستهاى بازرسى حضور دارند، آيا اين انفجارها نشان مىدهد كه آنها صلاحيت ندارند، يا اين كه نفرات خودى در آن دخالت دارند؟
گزارشگر شبكه جهانى بى.بى.سى : بله اين نگرانى هست كه خود نيروهاى امنيتى عراقى تا چه حد نفوذ پذير هستند و در آنها نفوذ شده است.

jeudi 22 octobre 2009

اعتراض آخوندها به نمایش رزم مشترک زنان و مردان در نمایشگاه نیروی انتظامی و تنبیه مسئولین این برنامه از طرف پاسدار احمدی مقدم

بنا به گزارش رجا نیوز در حاشیه ی برنامه افتتاحیه نمایشگاه نیروی انتظامی که روز چهارشنبه 14 مهر ماه در فرهنگسرای ولاء در شهر ری برگزار شد. نمایش یک رزم مشترک زن و مرد به موضوع جنجالی روز تبدیل شد و انتشار تصاویر آن باعث برانگیختن اعتراض تعدادی از آیت الله ها !! و مراجع تقلید !! گردید. از طرفی همزمان پاسدار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی رژیم ولایت فقیه روز پنچشنبه با دیدن تصاویر این رزم مشترک زنان و مردان دستور تنبیه مسئولین برنامه را صادر کرده و تعدادی از مسئولین و شرکت کنندگان در این نمایش در این رابطه تنبیه شدند. متن دستور فرمانده نيروي انتظامي :«رييس ستاد برگزاري هفته ناجا، صحنه هاي بسيار زشتي از مبارزه رزمي كاران زن و مرد در يكي از نمايشگاهها به نمايش گذاشته شد و اين خلاف تدابير ناجاست. در صورتي كه در برنامه ها و تدابير ابلاغي نيروي انتظامي زنان پليس از درگيري فيزيكي با مردان منع شده اند، چرا بايد شاهد اينگونه صحنه هاي زشت باشيم؟ لذا سريعا از ادامه كار نمايشگاه جلوگيري و افراد متخلف و خاطي تنبيه و نتيجه گزارش گردد. لازم به توضیح است که این نمایشگاه سال گذشته نیز برگزار شده بود ولی رزم نمایشی آن تنها از سوی زنان به اجرا در آمده بود.

تنظیم خبر : عاطفه اقبال

تصاویری که با انتشار در خبرگزاری ها باعث اعتراض آخوندها و تنبیه مسئولین برنامه گردید

mercredi 21 octobre 2009

بى.بى.سى: هنوز هيچ جزيياتى از توافق در وين فاش نشده است

شبكه جهانى تلويزيون بى.بى.سى گفت هنوز هيچ جزيياتى از توافق در وين فاش نشده و نكته اصلى اين توافق ــ اگر كه توافقى درميان باشد ــ اين است كه آيا رژيم ايران حاضر است اغلب اورانيومى را كه تاكنون غنىسازى كرده به خارج كشور ارسال كند. هيچكس در سلسله مراتب تصميمگيرى در رژيم ايران تاكنون اين قسمت كليدى و حياتى از توافق را كه براى غرب مهم و تعيين كننده است، تأييد نكرده است. از سوى ديگر كشورهاى غربى هم تاكنون هيچ اظهارنظرى در اين باره نكردهاند. جان لاين گزارشگر شبكه جهانى بى.بى.سى گفت: محمد البرادعى همواره تصويرى مثبت و سازنده از اين گفتگوها داشته است. او مصمم بوده كه مذاكرات با رژيم ايران ادامه پيدا كند و مىخواهد از وقوع يك جنگ پيشگيرى نمايد… ولى نكته اصلى در اين است كه آيا رژيم ايران به واقع حاضر مىشود ماده غنى شده اورانيومى كه سالهاست تلاش كرده آنرا توليد كند، به خارج كشور بفرستد! پذيرش چنين چيزى براى دولت ايران به نظر مىرسد كار بسيار دشوارى باشد! آيا به واقع رژيم حاضر است آنرا به كشورى مثل روسيه، كه ايران با آن روابط چندان خوبى ندارد، بفرستد. گوينده شبكه جهانى بى.بى.سى از گزارشگر خود پرسيد، به نظر مىرسد كه لحن تو كاملاًًً در اين باره منفى است؟ وى گفت: شايد چنين توافقى وجود داشته باشد، اين يك توافق غيرمنطقى نيست و براى همه طرفها خوب است، زيرا براى ايران تهديد تحريمها را براى آينده منتفى مىكند. براى غرب هم خوب است، زيرا چشمانداز توليد بمب توسط رژيم ايران را حداقل تا مدتى به عقب مىاندازد. لذا براى همه معامله خوبى است. ولى نكته اصلى اينجاست كه مسأله هستهيى هميشه يكى از پايههاى قابل تكيه براى احمدىنژاد و دولت او بوده است.

لوموند : آيا اين سرآغازى براى مذاکرات جديد است يا معامله چند ساده لوح؟

روزنامه فرانسوی لوموند در مقاله ای در رابطه با مذاكرات وين نوشت: انتقال احتمالى اورانيوم غنى شده ايران به سوى روسيه و سپس به فرانسه براى تبديل سوخت قابل مصرف در يک رآکتور اتمى به منظور توليد ايزوتوپهاى پزشکى است. آيا اين سرآغازى براى مذاکرات جديد است يا معامله چند سادهلوح؟ اين مقاله پس از اشاره به اينكه كادر نقل و انتقال اورانيوم مملو از ابهامات است و رژيم ايران هيچ تعهد رسمى درباره كميت دقيق اورانيومى كه حاضر است به خارج منتقل كند نپذيرفته و هيچ جدول زمانى هم ذكر نشده است مىافزايد: اين گونه ابهامات سبب شده كه فرانسه موضعى سرسختانه در قبال تهران اتخاذ کرده و آشکارا چند خط قرمز را ترسيم کند. پاريس از جمله خواستار يک «توافق سريع» است و معتقد است که ضرب الاجلى در ماه دسامبر، تعيين شود. فرانسويان همچنين اصرار دارند که 1200 کيلوگرم اورانيوم غنى شده، يکجا از ايران خارج شود و نه مرحله به مرحله يا بهصورت محمولههاى مجزا، آنگونه که تهران زمزمه آن را آغاز کرده است. انگلستان نيز بر همين خط و موضع حرکت مىکند. اين مقاله اشاره مىكند كه بهلحاظ تكنولوژيك، فرانسه تنها کشورى است که مىتواند سوخت مورد نياز براى رآکتور تهران را توليد کند. لذا دخيل بودن فرانسه در بخش تکنولوژيک سناريو يک قفل ايمنى در اختيار آن مىگذارد که بتواند درصورتى که تشخيص دهد تمام شرايط مورد نظر فراهم نيست، از آن استفاده کند. در انتها لوموند می پرسد: آيا راه انداختن چنين ريلى که ممکن است تا يک سال به طول انجامد، بدون اين که رژيم ايران فعاليتهاى غنىسازى اورانيوم را متوقف کند، قابل تصوراست؟ به نظر مىرسد براى فرانسويان اين شرطى صرفنظر ناکردنى است، زيرا مىخواهند مانع شوند که تهران به موازات اين اقدامات به بازتوليد ذخيره اورانيوم خود بپردازد، بخصوص، چنانچه سايتهاى غنىسازى مخفى ديگرى هم در اختيار داشته باشد. اطلاعات اخير فاش شده درباره سايت قم که قرار است روز 25 اکتبر مورد بازرسى آژانس قرار گيرد، تلاشهاى مخفيانه رژيم ايران را به نمايش مىگذارد.

مصاحبه مادر میثاق یزدان نژاد زندانی سیاسی در اوین با صدای آمریکا

صدای آمریکا :ميثاق يزدان نژاد، 23 [ساله] ، دانشجوى رشته مترجمى پيام نور در شهريور ماه در دادگاه انقلاب توسط قاضى صلواتى به 14سال زندان محكوم شد.
اكرم سنجرى مادر ميثاق يزدان نژاد در گفتگو با صداى آمريكا درباره دستگيرى فرزند خود چنين مىگويد: ميثاق 19شهريور سال 86 در منزلمان دستگير شد. سه ماه ما هيچ خبرى از اين بچه نداشتيم. من به تمام مراجع، مراكز حقوقبشرى، صليب سرخ، تمام دفاتر زندانها، كانون وكلا سرزدم. اما بىنتيچه بود. اسمى از بچه من هيچ چا نبود. و از سلامتى اين بچه من به شدت نگران بودم با توجه به اين كه ميثاق از سال 82 در اثر بيمارى افسردگى تحت درمان بود و بعد از سه ماه، تقريباً چهار ماه تلفن به خانه زد و گفت من اوينم و بعد از 9ماه در دادگاه شماره 15، قاضيش هم آقاى صلواتى بود، محاكمه كردند، به چهارده سال محكومش كردند. يعنى اين كه اين بچه يك بار هم سال 84 كه جرمش اين بود كه رفته اشرف غيرقانونى و برگشته كه دستگير شده بود بيست روز و به قيد ضمانت آزاد شده بود به اون در رابطه با اون بهش چهار سال داده بودند. ده سال هم اضافه از اون براش دادند، در صورتى كه تمام موارد كيفرخواستش به جز خيلى چيزهاى جزئى ديگر همان موارد كيفرخواست سال 84 است و به گفته وكلا اصلاً يك متهم را بهعنوان مثلاًًً دو بار به دليل يك كيفرخواست، يك جور، محاكمه نمىكنند و حكم نمىدهند.
صدای آمریکا: حكمى كه براشون صادر شده حكم نهاييه؟
اکرم سنجری: نخير، هنوز تجديد نظر نشده و ما اعتراضمان را از طريق وكيل ابلاغ كرديم.
صدای آمریکا: بار دوم كه دستگير شد در واقع بهش اتهامى نزدند كه برگشت خورد به اون اتهام اوليه اش؟
اکرم سنجری: تقريباً مواردش همان بود، تبليغات بود و چون هوادارى سازمان مجاهدين بهش دادند. من و پدرش سال 60 به دليل اين كه برادرهاى من مجاهد بودند و شهيد شدند ماها زندان بوديم و محاكمه شديم. ببينم من سؤال دارم اگر من جرمى كردم محاكمهام شدهام، آيا اين بايد جزو كيفرخواست بچه من باشد. جز يكى از كيفرخواستهاش اينه كه پدرش زندان سياسى بوده، مادرش زندان سياسى بوده، خواهرش اشرف است، خوب جرم اين بچه محسوب نمىشود. خوب اين چيكار كنه، اين چه گناهى دارد. خواسته من اينه كه عادلانه تجديدنظر بشود و تصميمگيرى بشود.

lundi 19 octobre 2009

سپاه ضدمردمى مركز پارازيت جديدى براى مقابله با سيماى آزادى دائر كرد

سپاه پاسداران در وحشت از استقبال گسترده اجتماعى از سيماى آزادى تلويزيون ملى ايران مركز جديدى را براى ارسال پارازيت دائر كرده است. روزنامه حكومتى اعتماد درجريان درگيريهاى باندى فاش كرد: دکلهاى ارسال پارازيتهاى ماهوارهيى که گفته مىشود اوايل ماه جارى از سوى يکى از نهادهاى نظامى در دارآباد تهران نصب شدند بهصورت آزمايشى فعال شدند. بنابه گفته منابع مطلع اين دکلها از ديروز شنبه 25مهرماه سال جارى تا 25آبان ماه بهصورت آزمايشى فعال خواهند شد، هنوز هيچ ارگانى رسماًًًًً مسووليت نصب اين دکلها را برعهده نگرفته است. بنابه گفته موافقان نصب سرى جديد دکلهاى ارسال پارازيت اين اقدام تدبير براى مقاومت در برابر رسانههايى است که قصد براندازى نرم را دارند. موافقان ارسال پارازيتهاى جديد با اعتقاد به اينکه اعتراضات پراکنده به نتيجه دهمين دور انتخابات رياست جمهورى به واسطه اخبار کذب و سياستهاى اين دست رسانهها به موجى از ناآراميها تبديل شدند لذا مقابله با اين امر، اقدامى اضطرارى است. اين منبع افزود: آنچه در اين ميان حائز اهميت است اينکه وزير ارتباطات در پاسخ به سوالات مکرر نمايندگان از منبع ارسال پارازيت ابراز بىاطلاعى مىکند. در همين راستا مسعود پزشکيان عضو کميسيون بهداشت و درمان مجلس با تاکيد بر اينکه کميسيون بهداشت و درمان هم‌چنان پيگير شناسايى منبع ارسال پارازيتهاى جديد و قديمى است، گفت؛ تاکنون هيچ گزارشى درباره آثار پارازيتها بر سلامت افراد به مجلس ارائه نشده است.
www.mojahedin.org

جواب دندانشكن مادر «ندا»، به ايادى جنايتكار رژيم آخوندى

مادر ندا آقاسلطان شهيد قيام سراسرى مردم ايران پيشنهاد وقيحانه رژيم آخوندى براى تحت پوشش قرار دادن اين خانواده توسط بنياد موسوم به شهيد را به شدت رد كرد و خواهان معرفى قاتل وى شد. مادر ندا آقاسلطان كه با صداى آمريكا مصاحبه مىكرد گفت: من هيچ وقت تحت پوشش بنياد شهيد قرار نمىگيرم و نخواهم گرفت، اصلا همچى چيزى نيست من اصلا ندا رفته براى مملكتش، ندا نرفته كه براى من درآمد ماهيانه براى من درست كنه كه هر ماه بنياد شهيد بياد به من حقوق بده، و اگر هم ندا اينها مىگند شهيد شده روى سنگ قبرش مردم آمدند با رنگ قرمز نوشتند شهيد، چرا پس مىرند اسم شهيد رو پاك مىكنند كلمه شهيد رو پاك مىكنند. ندا مثل سهراب و اشكان و بقيه بچهها مرده، هر كدوم از بچهها اونجورى كشته شدند نداى من هم همجورى هيچ دسيسهيى هم در كار نيست، اصلا ندا مثل بچههاى ديگه مرده، هيچ فرقى نمىكنه، ندا آمد فرار كرد اومد بيا تو كوچه سوار ماشين بشه، ماشينش هم تو فاصله 26مترى اونجايى كه افتاده ماشينش بود، 26قدميش، آمد كه سوار شه تير زدند كشتنش، من اگر دنيا رو به من بدن، اگر دنيا رو به من بدن من هيچ وقت قبول نمىكنم يعنى دنيا رو به من بدن بگن برابرى با يك دونه موى ندا رو نمىكنه، اصلا نمىتونه همچى چيزى رو قبول كنم، ندا رفته، با پول و نمىدونم درآمد ماهيانه با هيچ چيزى قابل جبران نيست، و نه ديگه من فقط مىخوام قاتل پيدا بشه به سزاى اعمالش برسه، مهم اين كه دختر من ندا پيش خدا مقام پيدا كرد و پيش مردم ايران و دنيا براى من اين مهمه، از اين كه جاى ثبت بشه ندا شهيد شده براى من اصلا ارزش نداره، واقعا براى من اصلا ارزش نداره، و من هم هيچ وقت همچى كارى رو نمىكنم، زير بار همچى چيزى هيچ وقت نمىرم كه اسم ندا جايى ثبت بشه بهعنوان شهيد، شهيد پيش خدا شده و مردم، همين براى من كافيه.
www.mojahedin.org

mardi 13 octobre 2009

چهارمین سالگرد درگذشت پدرم " علی اقبال " معروف به "پدر اقبال" در تبعید گرامی باد

پدرم علی اقبال معروف به پدر اقبال در 22 مهرماه سال 1384 برابر با 14 اکتبر سال 2005 در سن هشتاد سالگی در پاریس با آرزوی دیدن وطنش ایران چشم از جهان فرو بست. در آخرین لحظات زندگیش این آرزوی دیرینه ی خود را در میان تعدادی از دوستانش در بیمارستان زمزمه کرد : عاقبت پرچم پیروزی را در میدان آزادی به زمین خواهیم کوبید.
به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت پدر اقبال که حدود شش ماه در زندان اوین بخاطر فراری دادن دخترش یعنی من زیر آزار و شکنجه دژخیمان قرار داشت، قسمت کوتاهی از سخنانم در مراسم خاکسپاری پدر را در اینجا تکرار میکنم :

راستش توصیف پدریا پاپاجون به قول ما، آسون نیست. زندگی پدریک زندگی کلاسیک و عادی نبود که بشه در چند خط بیانش کرد. پدر از معدود بازماندگان نسلی بود که گنجینه ای از عرفان و فلسفه و معرفت و عشق در خود داشت. از معدود کسانی که گفتار بیهوده نداشت. دهان که میگشود برای گفتن یک حدیث، تجربه یا شعر بود. برای هر مناسبت و لحظه ای بدون اینکه بخود فشاری بیاورد شعر یا حدیثی از او تراووش میشد. معرفت و عشق در پدر صفت نبودند بلکه تبدیل به تار و پود وجودش شده بودند. چهره ی شاداب و پر از زندگی پدر اینرا نشان میداد. پدرم زندگی رو با تمام وجودش دوست داشت، از مرگ بیزار بود ولی از آن نمی ترسید. هر کس که با پدر فقط یکبار حرف زد از او حدیثی یا شعری فرا گرفت. هر کس که پدر را حتی یکبار دید از او چهره ی خندانی به خاطر سپرد.... مجاهد شهید "عارف اقبال" -اولین شهید سی خرداد شصت که در خیابان در یک تظاهرات مسالمت آمیز ناجوانمردانه به شهادت رسید- پسر دوم پدر بود و پدر همیشه به او و راهش افتخار میکرد. ولی شأن پدر اقبال به پدر شهید بودن نبود. خود او شأن و مرتبتی ویژه داشت. خودش بود که عارف را این چنین عاشق پروریده بود. پدر در تمامی مراحل زندگی یار و یاور ما بود. همه جا به دنبال ما آمد، دربدری و غربت را انتخاب کرد، مال و اموال و خانه و زندگیش رو برای هدف ی بس بالاتر در تهران رها کرد ولی فرزندانش را هرگز رها نکرد. در همین جا دلم میخواد به مادرم این زن بزرگ که پا به پای پدر، ما را در تمامی سختی ها همراهی کرد تسلیت بگم و از او بخاطر اینکه چون کوهی استوار همیشه در کنار ما حتی در لحظات سخت از دست دادن پدر ایستاده تشکر کنم و به او درود بفرستم .باید بدرستی اشاره کنم که پدر اقبال فقط پدر ما نبود، پدر همه ی مجاهدین و مبارزین راه آزادی بود. امکان نداشت مراسمی، تظاهراتی یا برنامه ای برگزار بشه و پدر در آن شرکت نکنه. با وجود اینکه مریض و بیمار بود، با روحیه ای شاد و مقاوم در همه ی برنامه ها شرکت میکرد. یاران مقاومت بخوبی حضور پدر در تمامی تظاهرات ها در کشورهای مختلف یادشان هست. او نمادی از مقاومت و پایداری در برابر این رژیم دجال و ارتجاعی بود. پدر اعتقادات مذهبی داشت و روزهایش از ذکر خدا سرشار بود. با همین شناخت عمیق از مذهب و اسلام بود که مخالف فاشیسم مذهبی و تا عمق وجود ضد این رژیم قرون وسطائی بود. آرزویش این بود که روزی به ایران برگردد. پدر سختی های غربت را با این امید به جان میخرید و خود با روحیه ای مقاوم و سرشار از امید، نمونه ای از اراده ی پایدار مردم ایران برای سرنگونی رژیم عقب افتاده ولایت فقیه بود. در روزهای آخر که چند تن از دوستان بر سر بالینش آمده بودند، به آنها با روحیه ای شاداب در حالی که دستش را به حالت در دست گرفتن پرچم بلند کرده بود گفت : عاقبت پرچم پیروزی را در میدان آزادی بر زمین خواهیم کوبید.پدر در ساعت 6 و 44 دقیقه سحرگاه در آغوشم از دنیا رفت . بعد که نگاه کردیم دیدیم که ساعت زدن فجر سحرگاهی در آنشب دقیقا ساعت 6 و 44 دقیقه بودهمن هرگز فرصت نکردم بر خاک برادر شهیدم عارف اقبال و همسر شهیدم محمود محبوبی در ایران ادای احترام کنم. همانطور که بر قبر بسیاری از دوستان و آشنایانم مثل مجاهدان شهید : حسن رحیمی، مجید مقصودی، علیرضا صمدی، مریم گلزاده غفوری، حسن محبوبی، علی یحیوی، علی اکبر قاضی و احمد خالقی. به این دلیران از همین جا درود می فرستم. باشد که روزی در ایران آزاد فردا فرصت اینرا داشته باشیم که بر خاکشان ادای احترام کنیم.بقول خانم رجوی بر رژیم آخوندها همین ننگ بس که پدری که زندگیش از مدح اهل بیت و راز و نیاز با خدا سرشار بود. بعد از هشتاد سال زندگی شرافتمندانه، در غربت سر بر زمین گذاشت. درد از دست دادن پدر درد بزرگی برای تک تک ما است . برای من نه درد بلکه انفجار درد در تک تک سلولهایم بود. ولی به روح پاک پدرم قسم که این درد را گلوله ای کرده و به قلب رژیم تبهکار و فاسد آخوندها شلیک خواهیم کرد. باشد که در فردایی نه چندان دور به این آخرین آرزوی پدر که کوبیدن پرچم پیروزی در میدان آزادی بود جامه عمل بپوشانیم. درود بر آزادی.

lundi 12 octobre 2009

تغييرات در سپاه پاسداران و تشكيل “سازمان اطلاعات“

تغييرات در سپاه
در مهرماه 88 تغييرات زير در سپاه پاسداران اعلام شده است:
1. معاونت اطلاعات سپاه پاسداران به “سازمان اطلاعات“ ارتقاء مي يابد و آخوند حسين طائب از فرماندهي نيروي بسيج به رياست سازمان اطلاعات سپاه پاسداران منصوب شد.
2. سازمان بسيج مستضعفين را اعلام كردند و سرتيپ پاسدار نقدي كه تاكنون معاونت تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح بود رياست سازمان بسيج مستضعفين منصوب شد. به اين ترتيب نيروي مقاومت بسيج سازمان شد و عنوان “فرماندهي“ به رياست تغيير كرد.
3. سرتيپ پاسدار محمد حجازي جانشين فرمانده كل سپاه پاسداران بجاي نقدي به معاونت تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح (معاون) فيروزآبادي در ستاد كل نيروهاي مسلح شد.
4. سرتيپ پاسدار حسين سلامي از فرماندهي نيروي هوائي سپاه پاسداران جانشين فرمانده كل سپاه بجاي پاسدار حجازي منصوب شد.
5. “نيروي هوائي سپاه پاسداران“ در ساختار جديد با عنوان “نيروي هوا و فضاي سپاه پاسداران“ معرفي شد كه وظايف نيروي هوايي و ماموريت‌هاي موشكي و فضايي سپاه را عهده خواهد داشت. سرتيپ پاسدار امير علي حاجي زاده بعنوان فرمانده نيروي هوا و فضاي سپاه پاسداران منصوب شد.
سابقه تغييرات در سپاه پاسداران
تغيير و تحولات كنوني در سپاه پاسداران در ادامه تغييرات گسترده در سپاه پاسداران است كه از 10 شهريور 1386 به حكم خامنه اي پاسدار محمدعلي جعفري فرمانده سپاه پاسداران بجاي رحيم صفوي شد, شروع گرديد. اين تغييرات براساس تهديد اصلي گرفتن داخل كشور (بجاي دشمن خارجي) كه در آن زمان جعفري روي آن تصريح داشت صورت گرفت. ايرنا در 16 مهر 88 به تغييرات سپاه در 2 سال اخير اشاره كرده كه به خلاصه آن در زير اشاره ميشود:
اولين تغيير؛ تمرکز زدايي
اولين تغيير مربوط به ساختار نظامي و سياسي سپاهيان مستقر در هر استان اختصاص يافت. كه براي هر استان يك سپاه اختصاص داد و شهر تهران از مجموعه سپاه تهران بزرگ جدا شد و يك سپاه به آن اختصاص داد كه به اين ترتيب 31 سپاه استاني تشكيل گرديد. محمدعلي جعفري در جمعي فرماندهان ارشد سپاه در باره اين انتصابات و تغييرات گفت: "انتصاب ها در سپاه در راستاي طرح تحول و تعالي صورت مي گيرد و اين طرح با هدف ايجاد انسجام و وحدت رويه و ارتباط بيشتر بسيجيان با سپاه برگزار مي شود".
دومين تغيير؛ ارتش سايبري
با توجه به حمله گسترده دشمن خارجي براي تغيير فرهنگي در داخل (براي انقلاب مخملي!) از طريق فضاي مجازي و سايبر (اينترنت), مركزي براي مقابله بنام “مرکز بررسي جرايم سازمان يافته فرماندهي پدافند سايبري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي“ ((Revolution Guard Cyber Defense Command (RGCDC) در سال 86 ايجاد كرد.
وظيفه اين مركز “نظارت و بررسي جرايم سازمان يافته تروريستي، جاسوسي، اقتصادي و اجتماعي در فضاي مجازي“ مشخص شد. كه با همکاري وهماهنگي ساير حوزه هاي اطلاعاتي و قضايي درجهت بررسي تهديدات و آسيب هاي شبکه جهاني اينترنت و ساير فناوري هاي نوين از توان فني و اطلاعاتي کارشناسان سپاه پاسدارن و ساير متخصصين اين وظيفه را پيش ميبرد. اعلام موجوديت اين مركز در 29 اسفندماه 1387 با اعلام “دستگيري گسترده و کم سابقه اعضاي بزرگترين سايت ترويج و گسترش فساد و فحشا، به عنوان عيدي سال نو“ همراه بود. و به نوشته ايرنا در 16 مهر 88 در سال 88 چندين گروه ديگر که در جهت تخريب ارزش هاي نظام اسلامي، ترويج بي بندوباري و القاي تفکرات انحرافي در مسير انقلاب فعاليت داشتند، دستگير و روانه دادگاه براي محاکمه كرده است.
سومين تغيير؛ ورود و مقابله بسيج به تهديدات نرم
در بهمن 87 پاسدار جعفري فرمانده سپاه بمناسبت جشن هاي دهه فجر گفت. “.... مبناي تغيير شرايط محيطي در ماموريت‌هاي سپاه تغيير ماهيت تهديدات دشمن عليه جمهوري اسلامي ايران است که ما دائما اين موضوعات را رصد مي کنيم چرا که به فرموده مقام معظم رهبري سازمان سپاه بايد يک سازمان به روز شونده و متحول باشد که پويايي در هر سازماني ضرورت اجتناب‌ ناپذير است. ‌مقام معظم رهبري با هوشياري و تدابير حکيمانه خود به موضوع تهاجم فرهنگي اشاره کردند، اما ما هنوز در تحقق کامل اين اهداف موفق نبوده‌ايم و بايد تلاش بيشتري بکنيم تا تهديدات را پيش‌بيني و شناسايي کرده وراهکارهاي موثر براي مقابله با آن را برنامه‌ريزي کنيم. به اين ترتيب وظيفه نيروهاي بسيجي که به عنوان نيروهاي مردمي و تشکيل شده از بطن جامعه هستند وارد مرحله جديدي شد که مقابله تهديدات نرم به عنوان مهمترين تهديد جوامع استکباري بر دولت هاي آزاده و مستقل ديده مي شود.“ و بدنبال آن آخوند حسين طائب بعنوان فرمانده نيروي مقاومت بسيج معرفي كرد.
چهارمين تغيير؛‌ سپردن امنيت خليج فارس به سپاه پاسداران و حضور در خليج عدن
از شهريور 87 خليج فارس در حيطه مأموريت نيروي دريائي سپاه پاسداران قرار گرفت, در 27 آذر 87 پاسدار دريادار صفاري فرمانده نيروي دريائي سپاه پاسداران گفت از سال گذشته (86) ستاد کل نيروهاي مسلح به اين جمع بندي رسيد که حفاظت از تنگه هرمز و شمال خليج فارس به نيروي دريايي سپاه سپرده شود. که تاکنون سه منطقه دريايي هرمزگان، بوشهر و ماهشهر و پايگاه دريايي مستقل ثارالله در عسلويه وجود داشت. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تصميم گرفت که خلا هاي احتمالي در حاشيه خليج فارس را پوشش دهد.در اين رابطه با ايجاد منطقه چهارم ثارالله نيروي دريايي سپاه در عسلويه، حفاظت از 350 کيلومتر مرز آبي از جزيره کيش در استان هرمزگان تا راس مطاف در استان بوشهر به اين منطقه اختصاص داده شده تا تقارني بين منطقه چهارم با ساير مناطق ايجاد شود. وي افزود: در شهريور 88 پاسدار جعفري فرمانده سپاه پاسداران اعلام كرد: “حيطه اصلی ماموريت سپاه خليج فارس و تنگه هرمز است كه در ماههاي اخير براي مقابله با دزدان دريائي در خليج عدن نيز فعال شديم.“
پنجمين تغيير؛ تغييرات اخير
ارتقاي معاونت اطلاعات به سازمان اطلاعات و تغيير نام و وظايف نيروي هوايي به نيروي هوافضاي سپاه (تغييرات كه در بالا به آن اشاره شد)


سازمان اطلاعات سپاه پاسداران
رسانه ها در 14 مهر 88 خبر دادند كه : بعد از طي پروسه‏هاي طولاني در فرماندهي کل سپاه، نيروهاي مسلح و در نهايت دفتر فرماندهي کل قوا، معاونت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به سازمان اطلاعات ارتقا مي‏يابد. با ارتقاي معاونت اطلاعات سپاه، حسين طائب فرمانده سابق نيروي مقاومت بسيج به عنوان رييس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، منصوب خواهد شد.
با توجه به تمرکز دشمن بر جنگ نرم و ضرورت تقويت نهادهاي اطلاعاتي- امنيتي در مواجهه با اين مساله، مي‏توان دريافت که ارتقاي معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات و آشنايي طائب با انواع جنگ نرم، فعاليت اطلاعاتي در کشورمان همراه با تعاريف مدرن دنيا، ماموريت متناسب با اين مساله براي خود تعريف خواهد کرد.

سوابق آخوند حسين طائب
- حسين طائب متولد سال 1342 از تهران است. وي داماد آخوند علي اکبر حسيني استاد اخلاق برنامه هاي تلويزيوني رژيم است
- آخوند طائب در مدرسه هاي آخوندي تهران و قم و مشهد تا سطح خارج تحصيل كرد و سپس در درس خارج مدتي طلبه درس خامنه اي بوده است!
- آخوند حسين طائب در سال 61 به عضويت سپاه پاسداران درآمد. وي در سپاه قم و خراسان رضوي مسئوليت داشته و در سركوب غرب کشور به ‌خصوص عليه مجاهدين نقش داشته است.
- حسين طائب در سال هاي پاياني جنگ ايران و عراق در گردان حبيب بن مظاهر با مجتبي خامنه اي همرزم بود و از خلال دوستي با او، به دفتر رهبري راه پيدا مي کند.
- حسين طائب در دوره فلاحيان به وزارت اطلاعات ميرود و بسرعت به معاون جاسوسي وزارت اطلاعات منصوب ميشود. طرح ربودن فرج سركوهي از كارهاي طائب در اين معاونت بود و از آنجا كه گزارش دروغ به رفسنجاني داده بود كه فرج سركوهي به آلمان رفته و رفسنجاني آنرا در مصاحبه اش مطرح كرد, وقتي اين دروغ مشخص شد, بدستور رفسنجاني از وزارت اطلاعات اخراج شد. گفته ميشود از همان زمان طائب بدنبال تشكيل پرونده براي مهدي هاشمي فرزند رفسنجاني بوده است.
- حسين طائب بعداز اخراج از وزارت اطلاعات, مجتبي خامنه اي او را معاون هماهنگ‌ کننده دفتر خامنه اي ميكند. اسم مستعار او در اين زمان “ميثم“ است.
- آخوند حسين طائب مدت بيش از سه سال معاون فرهنگي سپاه و نيز فرمانده دانشکده فرهنگي دانشگاه امام حسين(ع) بود.
- در دولت نهم كانديداي وزارت اطلاعات (بجاي محسني اژه اي) بود.
- حسين طائب از تيرماه 87 تا كنون بعنوان نخستين آخوند فرمانده نيروي بسيج بود.
- طائب در دوران خاتمي بازجوئي از باصطلاح اصلاح طلبان دستگير شده را نيز بعهده داشت. از جمله علي افشاري افشا كرده كه بازجو شكنجه گر او آخوند حسين طائب بوده است.
- طائب از چهره هاي اصلي سرکوب اعتراضات مردمي در قيامهاي پس از انتخابات است. علي مطهري نماينده مجلس با اشاره به نقش طائب در سرکوب هاي اخير گفته: "وقتي ما مديريت بحران اخير را به دست افرادي مانند طائب مي دهيم که با باتوم بيشتر مأنوس است تا فکر و عقل و تدبير، نتيجه همين خواهد بود."
- حسين طائب علاقه بسياري زيادي به جنگ رواني دارد . او مديرمسوول و سردبير فصلنامه اي در بسيج با عنوان عمليات رواني است. گفته مي شود که گزارش ها و اخبار تلويزيون جمهوري اسلامي به خصوص بخش خبري 20.30 با هماهنگي او در چندماهه اخير پخش شده است. مهدي کروبي پس از پخش گزارشي جنجالي از تلويزيون درباره دختري با نام ترانه موسوي، نقش طائب در تهيه سناريوي اين گزارش را فاش کرد.

سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات
سايت جنبش سبز در 16 مهر 88 با تيتر “ارتقاي معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات, فاتحه وزارت اطلاعات را خواند“ نوشت: بعداز 26 سال از تاسيس وزارت اطلاعات و بعداز 10 سال سازمان اطلاعات موازي غير رسمي. سازمان اطلاعات سپاه پاسداران رسما در کنار وزارت اطلاعات کار خود را آغاز مي کند. گفتني است که دستگاه اطلاعاتي سپاه پاسداران يکي از بخش هايي بود که در زمان تاسيس وزارت اطلاعات منحل شد. مطابق قانون تاسيس وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران موظف به "تبعيت از خط مشي" اين وزارتخانه شد و قرار بود که ماموريت هاي محوله در اساسنامه سپاه پاسداران به وزارت اطلاعات انتقال يابد.
شمه اي از اختلافات در تشكيل وزارت اطلاعات
- طرح تشكيل وزارت اطلاعات توسط اطلاعات نخست وزيري تهيه گرديد. سعيد حجاريان كه معاون اطلاعات نخست وزير با استفاده از ارتشبد فردوست لايحه تشكيل وزارت اطلاعات را تهيه كرد. حجاريان در مصاحبه با روزنامهٌ فتح 16فروردين79 ميگويد :اين طرح ابتدا مخالفت‌هاي جدي را برانگيخت. از جمله:
· موسوي اردبيلي (رئيس قوه قضائيه وقت) با اين طرح مخالف بود و استدلال مي‌كرد كه اطلاعات ذيل و ضابط قضائي است و براي يك پارچه شدن دستگاه قضائي (سركوب) اطلاعات در قوه قضائي تشكيل شود.
· خامنه‌اي كه رئيس جمهور وقت خواهان تشكيل سازمان اطلاعات بود كه به رئيس جمهور وصل شود.
- اين اختلاف را نزد خميني بردند. و ابتدا خميني از سازمان اطلاعات زير نظر ولي فقيه حمايت ميكرد ولي وقتي به او گفته شد كه كارهائي در وزارت اطلاعات انجام ميشود كه خوب نيست كه به پاي ولي فقيه نوشته شود قانع شد كه وزارت اطلاعات باشد.
تا تشكيل وزارت اطلاعات, اطلاعات سپاه پاسداران يكه تاز صحنه بود. بويژه بعداز مرگ رجائي و باهنر كه اطلاعات دفتر نخست وزير مورد اتهام قرار گرفته و تضعيف شده بود. در قانون تشكيل وزارت اطلاعات مشخص شد كه سپاه پاسداران بايستي كليه اطلاعات امنيتي را به وزارت اطلاعات تحويل دهد و فقط اطلاعات نظامي را دنبال كند.
با تشكيل سپاه قدس در سال 1369 اطلاعات خارجي و بنيادگرائي در خدمت تروريسم به موازات وزارت اطلاعات در سپاه قوت گرفت.
در دولت خاتمي و ماجراي سعيد امامي, تحت نام سازمان اطلاعات موازي, معاونت اطلاعات سپاه بعنوان بدنه اصلي اين سازمان اطلاعات موازي فعال شد. در دوره احمدي نژاد بويژه پس از فرمانده سپاه شدن محمدعلي جعفري كه وظيفه اصلي سپاه را مقابله با تهديدات داخلي گرفت, معاونت اطلاعات سپاه در واقع اطلاعات اصلي دولت احمدي نژاد در امنيت داخلي شد. كه نقش بالائي در سركوب قيام پيدا كرد و به سازمان اطلاعات ارتقا پيدا كرد.با تشكيل سازمان اطلاعات در سپاه پاسداران, وزارت اطلاعات ديگر نهاد اطلاعاتي مادر (كه در قانون تشكيل وزارت اطلاعات مشخص شده) نخواهد بود. سايت جنبش سبز در اين باره مينويسد: “وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي از اين پس ديگر نهاد اطلاعاني مادر نخواهد بود و زير سايه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران فعاليت خواهد کرد. انتخاب حيدر مصلحي به عنوان وزير اطلاعات نيز در راستاي همين برنامه است. مصلحي در سخنراني خود در مجلس براي کسب راي اعتماد، خاضعانه از "هماهنگي" با ساير دستگاه هاي اطلاعاتي سخن گفت و پيشنهاد کرد که "شورايي براي هماهنگي دستگاه هاي اطلاعاتي تشکيل شود." اين در حالي است که مطابق قانون تاسيس وزارت اطلاعات، دستگاه هاي موازي اطلاعاتي حق فعاليت ندارند. تاسيس سازمان اطلاعات سپاه در حالي صورت مي گيرد که گزارش هاي متعددي از تصفيه هاي پياپي در وزارت اطلاعات از اخراج و بازنشستگي اجباري نيروهاي قديمي اين وزارتخانه به گوش مي رسد.“

رها كردن اجساد شهيدان قيام در خيابانها توسط اطلاعات بدنام آخوندها

پيكرهاى امين زندى ، دانشجوى دانشگاه ايلام و محمدجواد پرنداخ دانشجوى دانشگاه اصفهان در خيابانهاى ايلام و اصفهان پيدا شدبنا بر گزارشهاى دريافتى، مأموران جنايتكار اطلاعات آخوندها، در روز چهارشنبه 15مهرماه، جسد خونين و مجروح يك دانشجوى زندانى به نام امين زندى را در اطراف ايلام رها كردند. پزشكى قانونى هنگام معاينه جسد امين اعلام كرد كه تنها 4ساعت از درگذشت وى گذشته است. امين زندى دانشجوى دانشگاه ايلام، اهل اهواز بود. وى در اولين روزهاى قيام سراسرى توسط اطلاعات ايلام دستگير شد. رژيم آخوندها طى نزديك به 4ماه اسارت و اعمال فشار و شكنجه، از هرگونه پاسخگويى به پيگيريهاى خانواده و نزديكانش در مورد محل نگهدارى و سرنوشت وى سر باز زد. در يك جنايت ديگر، مزدوران اطلاعات آخوندها، جسد محمد جواد پرنداخ، دانشجوى سال چهارم مهندسى شيمى دانشگاه صنعتى اصفهان، را در زير يكى از پلهاى شهر اصفهان رها كردند. پزشكى قانونى اصفهان علت مرگ اين دانشجوى شهيد را اصابت جسم سنگين به جمجمه ذكر كرد. محمدجواد پرنداخ، دانشجوى 23ساله، اهل گيلانغرب (استان كرمانشاه) بعد از شركت در تظاهرات اعتراضى به وزارت اطلاعات اصفهان احضار شد و در سومين روز بازجويى، بر اثر شكنجه دژخيمان وزارت اطلاعات بهشهادت رسيد. دژخيمان جسدش را در كنار خيابان رها كردند. خانواده وى پيكر فرزند شهيد خود را در بين اجساد رهاشده در پزشكى قانونى اصفهان يافتند. رژيم آخوندها خانواده وى را تحت فشار گذاشتند كه علت مرگ فرزند خود را سانحه رانندگى اعلام كنند. مقاومت ايران عموم ارگانهاى حقوقبشرى، به ويژه كميسر عالى حقوقبشر ملل متحد و گزارشگران دستگيريهاى خودسرانه و شكنجه را به رسيدگى به وضعيت وخامتبار زندانهاى ايران و اقدامى فورى جهت آزادى زندانيان سياسى فرا مىخواند.
دبيرخانه شوراى ملى مقاومت ايران

سرخوردگى رژيم ضدبشرى، نسبت به بازگشت پيروزمندانه 36گروگان اشرفى

چهار روز پس از آزادى و بازگشت پيروزمندانه 36 قهرمانان اشرفى و موج استقبال داخلى و بينالمللى، خامنهاى، از طريق يك نمايندگى رسمى خود، دولت عراق و وزير حقوقبشر آن را بهخاطر عدم اخراج يا تحويل دادن گروگانها به رژيم مورد حمله قرارداد و اعلام كرد: «ايران توافقنامهيى با عراق دارد كه بموجب آن بغداد متعهد به اخراج منافقين از اين كشور و تحويل سران آنها به ايران و يا محاكمه و مجازات آنها مىباشد». حوزه نمايندگى ولىفقيه ارتجاع در امور حج و زيارت، درحالى كه به درخواست خامنهاى از رئيسجمهور عراق در دهم اسفند گذشته، اشاره مىكرد، گفت: وجدان ميخائيل، وزير حقوق بشر عراق به ادعاى تلويزيون عراقى ‌العراقيه گفته است بغداد بنا ندارد منافقين را به ايران تحويل دهد… اظهارت وزير حقوقبشر عراق در تناقض كامل با تعهدهاى مقامات عراقى از جمله جلال طالبانى، رئيسجمهورى داير بر اخراج منافقين است…» نمايندگى خامنهاى با اين تصريحات بار ديگر ثابت كرد كه حمله به اشرف و گروگانگيرى و طرح اتهامات واهى كه دادگاه عراق نيز در احكام خود راجع به گروگانهاى مجاهد، سه بار آنها رامردود شناخت، تماما اعمال فشار حكومت آخوندى و ولىفقيه جنايتكار آن است كه بدينوسيله مىخواهد انتقام قيام و مقاومت مردم ايران را از اشرف بگيرد. نمايندگى خامنهاى دراين باره تصريح كرد: «تحويل منافقين به ايران و اخراج آنها از عراق گرچه دو مقوله به ظاهر جداگانه مىنمايد، ولى اين از حقوق اساسى ايران است که نه تنها از همسايه خود! که از هر يک از اعضاى جامعه بينالملل بخواهد تا براساس تعهدهاى بينالمللى خويش، برخوردى متعهدانه و قانونى با تروريستهايى داشته باشد که نزد عموم نهادهاى بينالمللى و بسيارى از اعضاى جامعه جهانى گروهکى تروريستى شناخته شدهاند». تصريحات وقيحانه رژيم بر تحويل و استر داد و اخراج مجاهدين ازعراق برخلاف تمامى كنوانسيونها و معاهدات بينالمللى، گواه شكست و رسوايى ولىفقيه ارتجاع است كه از ماهها پيش حداكثر فشاررادراين زمينه برعراق اعمال كرده است. روز يكشنبه نوزدهم مهر كيهان آخوندى تحت امرخامنهاى، در اذعان به همين شكست، نوشت: «منافقان توانستند تعدادى از اعضاى خود در عراق را آزاد كنند. از دستگاه ديپلماسى كشورمان انتظار مىرفت كه در مورد اين مسأله جدىتر برخورد مىكرد و مانع اين اقدام دولت عراق مىشد».
سایت مجاهدین

samedi 10 octobre 2009

وزارت امور خارجه فرانسه : حکم اعدام محمد رضا علی زمانی چهره رژیم ایران را تیره تر میکند

برنارد والرو سخنگوی وزارت خارجه فرانسه شگفت زدگی کشور خود را از خبر حکم اعدام محمدرضا علی زمانی که از دستگیرشدگان اخیر قیام در ایران می باشد، اعلام کرد. وی اضافه کرد : " ما شهامت ایرانیان را ستایش می کنیم که علیرغم امواج مستمر سرکوب و خشونت به طور مسالمت آمیز در دفاع از حقوق بنیادی خود تظاهرات می کنند. حکم اعدام محمدرضا علی زمانی از سوی دادگاه انقلاب تهران چهرۀ رژیم ایران را تیره تر می کند."
فرانسه مانند دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا مخالف مجازات اعدام می باشد. سازمان عفو بین الملل نیز با صدور بیانیه ای به حکم اعدام محمد رضا علی زمانی اعتراض کرده و خواهان لغو این حکم شده است. بنا به گزارش عفو بین الملل در حال حاضر سیزده نفر دیگر در ایران در خطر اعدام قرار دارند.

محمد رضا علی زمانی سی و هفت ساله که از دستگیر شدگان قیام اخیر مردم ایران می باشد، با اتهامات واهی چون وابستگی به سلطنت طلبان، توهین به مقدسات، اقدام علیه امنیت کشور محکوم به اعدام شده است. این اولین حکم اعدام رسمی برای یک تظاهر کننده در تظاهرات اخیر بعد از انتخابات ایران می باشد.
گزارش از عاطفه اقبال

vendredi 9 octobre 2009

حکم اعدام برای یکی از متهمان حوادث پس از انتخابات ایران

بی بی سی : برخی گزارش ها از ایران حاکی از آن است که برای یکی از متهمان بازداشت شده حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در این کشور حکم اعدام صادر شده است.
منابع رسمی در ایران هنوز این گزارش ها را تأیید نکرده اند، با این حال سازمان عفو بین الملل و دولت فرانسه به این حکم واکنش نشان داده اند.
سازمان عفو بین الملل با صدور بیانیه ای خواستار لغو حکم اعدام محمد رضا علی زمانی شده است.
این سازمان ابراز نگرانی کرده که این حکم ممکن است مقدمه ای برای صدور احکام مشابه برای سایر دستگیر شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران باشد.
برنار والرو، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه نیز گفته است: "در کمال شگفتی از صدور حکم اعدام محمدرضا علی زمانی مطلع شده ایم، اعلام چنین تصمیمی چهره رژیم ایران را مخدوش تر می کند".
آقای والرو با تأکید بر مخالفت فرانسه و اتحادیه اروپا با مجازات اعدام، گفته است: "ما به شجاعت تمام ایرانیانی که با وجود امواج پی در پی سرکوب و خشونت، در دفاع از حقوق بنیادی خود به راهپیمایی مسالمت آمیز دست زدند، ادای احترام می کنیم".
محمدرضا علی زمانی که ۳۷ سال سن دارد، در جلسه دوم دادگاه های علنی رسیدگی به اتهام های بازداشت شدگان حوادث پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، به اتهام هایی چون "محاربه از طریق عضویت و فعالیت در انجمن پادشاهی ایران، توهین به مقدسات، و تبانی و اجتماع با هدف اقدام علیه امنیت داخلی کشور" متهم شد.
نماینده دادستان او را به خروج غیرقانونی از کشور و دیدار با دو افسر آمریکایی در عراق متهم کرده و خواستار اعمال اشد مجازات برای او شده بود.
نماینده دادستان همچنین گروه "انجمن پادشاهی ایران" را به بمب گذاری در چند مسجد و امامزاده در نقاط مختلف تهران و تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی متهم کرد و آن را "قطعه ای از پازل براندازی مخملین" خواند.
بر اساس قوانین ایران، امکان درخواست تجدید نظر در حکم مجازات اعدام وجود دارد.
عفو بین الملل دادگاه های دستگیر شدگان پس از انتخابات را "نمایشی" خوانده و همزمان با روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام (10 اکتبر) خواستار لغو فوری کلیه احکام اعدام در ایران شده است.
بر اساس گزارش این سازمان هم اکنون 13 نفر دیگر نیز در ایران در خطر اعدام قرار دارند.

علی لاریجانی : راهپیمایی امسال روز قدس علیه عزت ایران اسلامی بود

راديو فرانسه : علی لاریجانی رئیس مجلس اسلامی ایران پنجشنبه شب در سخنرانی در قم گفت : شعارهای متفاوتی که امسال در راهپیمایی روز قدس از سوی تظاهرکنندگان سر داده شد "ضدعزت ایران" بود و در هر حال شایستۀ جمهوری اسلامی که به گفتۀ وی "ام القرای اسلام" است، نبود.رئیس مجلس اسلامی این شعارهای "ضدعزت" جمهوری اسلامی ایران را نتیجۀ "روش جدید" "قدرت های سلطه گر" توصیف کرد که به گمان وی سیاست نرم براندازانه را در قبال حکومت اسلامی ایران در پیش گرفته اند.علی لاریجانی تأکید کرد که در شرایط سخت کنونی ایران باید در مبارزه با آمریکا مدافع حقوق ملت فلسطین باشد. او کوتاه آمدن از این خواست را به زیان "امت اسلامی" توصیف کرد.رئیس مجلس اسلامی ایران همانند دیگر شخصیت های اصولگرای حکومت اسلامی تبعیت از ولایت فقیه و رهبر جمهوری اسلامی را لازمه و محور استقلال سیاسی کشور دانست و پرسید : آیا طرح شعارهایی در دفاع از "جمهوری ایرانی" سبب عزت ایران می شود؟اگر چه رئیس مجلس اسلامی ایران با تأخیری چند هفته ای در مورد حضور گسترده معترضان در راهپیمایی روز قدس واکنش نشان داد، اما برای اولین بار در سه دهۀ اخیر راهپیمایی روز قدس به محل طرح مطالبات تظاهرکنندگان معترض به نتیجۀ رسمی انتخابات ریاست جمهوری ایران بدل شد. در این تظاهرات که سنتاً در دفاع از مردم فلسطین و علیه دولت اسرائیل برگزار می شود، تظاهرکنندگان از جمله شعار می دادند : "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و یا "نه شرقی، نه غربی، جمهوری ایرانی."

سخنرانى ايو بونه، استاندار و نماينده سابق مجلس ملى فرانسه، در جشن آزادى سی و شش مجاهد ساکن اشرف در اورسوراواز

قطعا ما امروز بسيار خوشحاليم و ابعاد اين خوشحالى را فهم مىكنيم چرا كهگر چه همه چيز به خوبى به پايان رسيد، ولى نبايد فراموش كنيم كه چيزى نمانده بود كه يك فاجعه عظيم محقق شود؛ يك فاجعه انسانى
خانم (رجوى) من امروز با دقت زياد به سخنان شما گوش دادم، البته مثل هميشه و فكر مىكنم كه سخنرانى امروز شما شايان بازخوانى و تعمق است چرا كه به اعتقاد من شما يك جمعبندى خارقالعادهيى كرديد از مبارزهيى كه به پيش برده شد.مبارزهيى با دست خالى عليه دو دولت قوى كه سازماندهى پليسى قابل توجهى دارند همه خوشنود هستند و البته من هم در اين جشن خودم را سهيم مىدانم . مىخواستم به دو نكته از وقايعى كه اتفاق افتاد و از نظر من بسيار مهم است، اشاره كنم: اولين نكته، موضوع مقاومت است .بعد از وقايعى كه به‌دنبال انتخابات محشرى رخ دادند، انتخاباتى كه آدم حتى نمىتواند بحث تقلب را در آن بكند. اگر نگاهى به هموطنان خودمان در جزيره كورس بيندازيمتقلب در چارچوبهاى قابل قبولى جا مىگيرد ولى در اين رابطه تقلب صورت نگرفت بلكه هتك حرمتى بود عامدانه به انظار عمومي مردم تهران، مردم شهرهاى ايران، مردم سراسر ايران، قيام كردند، آنها شهامت و عزم جزم خود و نفرتشان را از يك حكومت متكى به سركوب عريان به نمايش گذاشتند چرا كه اين سركوب فقط سركوب جسم نيست، بلكه يك سركوب روحى روانى نيز مىباشد. اين يك سركوب انديشه و سركوب مذهبى است و خدا مىداند كه سركوب مذهبى وقتى حد و مرز مىشكند، بدترين نوع سركوب است .در اين‌جا اين نگرانى مىتوانست بروز كند كه ممكن است نوعى عدم انطباق بين مقاومت داخلى و مقاومت خارجى كه تبلور آن در شماست، وجود داشته باشد؛ گرچه شما تبلور مقاومت در داخل نيز هستيد،اين نگرانى مىتوانست بهوجود بيايد كه مجموع اين جريان دچار چند دستگى شود مثل رودخانهيى كه قبل از ريختن به دريا انشعابات گوناگونى دارد.واقعهيى كه در اشرف رخ داد بهطور ترديد ناپذيرى شوراى ملى مقاومت ايران را در صف مقدم قرار داد و آنرا بهعنوان ارگان متحدكننده تمامى اين مقاومت بارز كرد. شما با از خود گذشتگيهاى دانشجويان و مردم كوچه و بازار ايران فاصله نداشتيد .شما از طريق قهرمانى ساكنان اشرف و نمىشود نگفت، از طريق اشتباهات دولت عراق، اين مقاومت را يكپارچه كرديد و اين مقاومت يكپارچه پشت سر شما قرار گرفته است خانم رجوى چون شما روح اين مقاومت هستيد و چون از حدود 15سالى كه شما را مىشناسم شاهد بودهام كه شما هرگز از هوشيارى خود نكاستيد، هرگز ذرهيى از مبارزهجويى خود كوتاه نيامديد، چرا كه يك مقاومت نياز به روح و روان دارد، نياز به يك رهبر دارددر فرانسه زياد شنيدهام كه افراد ناباب سخن از سكت و تروريسم و استبداد در رابطه با شما مىگويند من فقط سوأل دارم كه كدام سازمان مقاومت مىتوانست 30سال تمام دوام بياورد بدون يك نشكيلات قوي،بدون فعالينى كه فعالين واقعى باشند و نه فقط آدمهايى كه حق عضويت مىپردازند تا كارت عضويت دريافت كنند،بدون يك سازمان زنده و قوي و براى چنين سازمانى نياز به فرماندهان و رهبران است و از موقعى كه مسعود به دلايلى كه همه مىدانند از محيطهاى رسانهيى فاصله گرفت، شما تبلور اين رهبر هستيد.اين البته كار سادهيى نيست، قطعا بخش زيادى از نيروى جسميتان در اين مسير تقليل مىيابد ولى شما اينقدر با دل و جان اين رهبرى را بهعهده گرفتهايد كه نهايتا پيروز اين صحنه هستيد. اين اولين تأكيدى بود كه من داشتم و فكر مىكنم بايد همه اين را بهرسميت بشناسند كه امروز ما با مقاومتهاى ايرانى مواجه نيستيم، فقط يك مقاومت ايران وجود دارد كه از كانال شوراى ملى مقاومت ايران مىگذرد، همانطور كه ما هم يك شوراى ملى مقاومت داشتيم، شوراى ملى مقاومتى كه مدتها توسط يك دوست خانوادگى من، استاندار ژان مولن، رهبرى مىشد .آن شورا نيز بايد جريانات مختلف را يكپارچه مىكرد.مواظب باشيد چند تروريست در ميان ما هستند فكر مىكنم كه مثل شوراى ملى مقاومت فرانسه ولى در مدت زمان طولانىتر شما اين مقاومت را يكپارچه كردهايد و اگر خداى ناكرده آقاى احمدىنژاد بخواهد روزى با رهبراپوزيسيون گفتگو كند بايد شما را به تهران دعوت كند ولى اميد زيادى به آن نداشته باشيد.نكته دومى كه مىخواستم به آن اشاره كنم و آنرا براى شما باز كنم ، استراتژى گروگانگيرى رژيم ايران استاين يك استراتژى مداوم رژيم ايران است كه تقريبا از همان روزهاى اول به حكومت رسيدن در تهران پيش گرفته شد. اين استراتژى عبارت است از به گروگان گرفتن افراد بيگناه و معامله بر سر آنان. اين يك كار تماما انزجارآور است؛ معامله بر سر جان اين گروگانها با امتيازهاى مشخص.اولين گروگانها كه حتماً يادتان مىآيد ديپلوماتهاى آمريكايى بودند كه در سفارت آمريكا محبوس شدند .چنين واقعهيى در تاريخ ديپلوماسى منحصربهفرد بود. اينكه يك سفارت بهطور نظامى تصرف شود و مورد اشغال قرار گيرد، حتى رژيم نازيها يا رژيم فاشيست ايتاليا هم هرگز مبادرت به چنين كارى نكردند. آنها هميشه لااقل احترام ديپلوماتها را حفظ كردند ولى دولت ايران به چنين احترامى اعتناى چندانى نكرد بنابراين ديپلوماتها اولين گروگانها بودند و از طريق ايرانگيت كه ارتش آيتاللهها را از شكست قطعى در برابر ارتش عراق نجات داد، فهميديم كه به كمك ايران گيت و پروندههاى مربوط به اين گروگانگيري، رژيم از سرنوشتى كه در انتظارش بود جان سالم به در برد. بعد از آن گروگانگيرى غربيها در لبنان صورت گرفت با اتكا به متحدينى كه آيتاللهها در لبنان دارند و به آن پر و بال مىدهند.آنها تعدادى را به گروگان گرفتند و هر بار كه اين گروگانها را آزاد كردند، امتيازهاى را دريافت كردند تا اينكه در ماه مى 1988 حين آزادى آخرين گروگانهاى فرانسوى، اين امتياز عمده را دريافت كردند كه در بيانيهيى در خبرگزارى فرانسه منتشر شد و در آن نخستوزير وقت فرانسه كه نام نمىبرم چون همه او را مىشناسند وعده فروش اورانيوم غنىشده بدون هيچ حد و مرزى را داد. جهت اطلاع اين بيانيه امروز قابل پيدا كردن نيست.بعد از آن گروگانگيرى بعدى وقتى بود كه وحيد گرجى كه بهاصطلاح ديپلومات سفارت ايران بودتحت تعقيب قاضى بولوك قرار گرفته بود و متاسفانه مىدانيم كه اين جريان چگونه براى وى به پايان رسيدو اين‌جا نيز پرونده بسته شد، چون ايرانيها بلافاصله يك گروگان گرفته بودند كه يك ديپلومات فرانسوى بود كه هيچ ربطى به اين قضايا نداشت و اين دفعه نيز ما با يك گروگانگيرى مواجه بوديم ولى واقعه خارقالعادهيى كه اتفاق افتاده اين است كه اينبار، نه تنها گروگانگيرى هيچ سودى براى رژيم ايران نداشت چون بايد رژيم ايران را پشت اين قضايا ديد، ارادههاى حاكم بر بغداد از نظر من داراى ثبات چندانى نيستند و اين اولين بار است كه يك گروگانگيرى به شكست انجاميد.
اين اولين بار است كه اين اقدام روى سر عاملين آن خراب مىشود يعنى نه تنها رژيم هيچ سودى نبرد، بلكه ضربه كارى خورد چون تعدادى مرد ،عذر مىخواهم، ولى زنى ميان آنها نبود، البته من زنان را هم شريك مىد انم، تعدادى مرد تا پاى جان مقاومت كردند، آن هم به سختترين شيوه ممكن. چون مردن در جنگ خيلى سادهتر از مرگ تدريجى با اعتصاب غذاست؛ اين نوع مرگ خيلى دشوارتر است .اين مردان رژيم را به زانو درآوردند. اين مردان پيروزى عظيمى را از آن خود كردند و اين مردان اثبات كردند كه حتى گروگانگيرى هم دورهاش به سرآمده و گروگان گرفتن هيچ فايدهيى ندارد، به شرط اينكه مخاطب تصميم به مبارزه دارد و مىخواهد شهامتش را نشان دهد.عذر مىخواهم كه صحبتم مقدارى طول كشيد، ولى مىخواستم اين دو موضوع را در ميان شما باز كنم چون به نظر من بسيار مهم هستند چون اين درسهايى هست كه بايد بلافاصله از اين واقعه گرفت. ما يك واقعه سخت معمولى را پشت سر نگذاشتيم، بلكه يك واقعه سياسى استراتژيك عمده را پشت سر گذاشتيم و شما امروز سود آن را خواهيد برد چون گرچه زياد وارد نيستم ولى خيلى بعيد مىدانم كه اين رژيم خيلى بيشتر سر كار بماند به همين دليل فكر مىكنم امروز مىتوانيم همه با هم بگوييم زندهباد ايرانى كه بالاخره آزاد خواهد بود.

mercredi 7 octobre 2009

سی و شش گروگان مجاهد در هفتاد ودومين روز اعتصاب غذا و در هفتمين روز اعتصاب غذاي خشك آزاد شدند و به فوريت در بيمارستان اشرف بستري گرديدند

اطلاعيه دبيرخانه شوراي ملي مقاومت
حمله به اشرف-شماره 103
خانم رجوي از مجاهدان اشرف و متحصنان كليه كشورها خواهش كرد به اعتصاب غذاي خود پايان دهند

— رئيس جمهور برگزيده مقاومت از تلاشهاي وقفه ناپذير هموطنان , شخصيتهاي سياسي و عشايري عراق و تمامي شخصيتها, پارلمانترها, حقوقدانان و سازمانهاي بين المللي مدافع حقوق بشر در 5قاره جهان براي آزادي 36گروگان قدرداني و تشكر كرد

امروز 36مجاهد به گروگان گرفته شده در هفتاد و دومين روز اعتصاب غذا و در هفتمين روز اعتصاب غذاي خشك آزاد شدند و سرفرازانه به اشرف بازگشتند. در بامداد ديروز چند تن از اين قهرمانان به حالت اغما افتادند و زندانبانان آنها را به بيمارستان منتقل كردند. گروگانهاي آزاد شده, كه اغلب آنها در آستانه شهادت قرار داشتند, پس از بازگشت به اشرف به خاطر وخامت وضعيت جسمي و همچنين ضايعات ناشي از شليك و حملات و ضربات روزهاي 6 و 7مرداد بلادرنگ در امداد پزشكي اشرف بستري شدند.
روز يكشنبه 5مهر(27سپتامبر2009) قاضي دستور آزادي آنها را مجددأ صادر كرد. اما پليس و دولت عراق از اجراي حكم خودداري ورزيدند كه موجي از اعتراضات بين المللي و منطقه يي را برانگيخت و سرانجام گروگانها امروز آزاد شدند. همه مجاهدان آزاد شده در هنگام دستگيري, مضروب و مصدوم و 7تن از آنان به هنگام ربوده شدن مجروح و بيهوش بودند. آنها چندين روز را در بدترين شرايط در بيرون اشرف سپري كردند. سپس به زندان شهر خالص و آنگاه به بازداشتگاه استخبارات و در نهايت به زندان واقع در فرودگاه مُثنّي منتقل شده و هر بار با اذيت و آزار بسيار مواجه بودند. اما پايداري حماسي و شگفت آنان در اين 72روز دنيايي را تكان داد... و بيگمان در آستانه مرگ محتوم قرار داشتند.
46روز پيش دادگاه خالص, براي اولين بار, در روز اول شهريور (23اوت2009) دستور آزادي آنها را صادر كرد, اما به بهانه واهي ورود غيرقانوني به عراق, آنهم در 23سال پيش, در بازداشت نگه داشته شدند. دادگاه مجدداً در 25شهريور (16سپتامبر2009) فرمان آزادي آنها را تأييد كرد. سپس در روز 5مهر (27سپتامبر2009) قاضي براي سومين بار و به طور قطعي قرار آزادي آنان را صادر كرد و آنها را از هرگونه اتهامي مبرا شناخت. در قرار آزادي و منع تعقيب تصريح شده است, بازداشت شدگان هيچ جرمي مرتكب نشده اند, تحقيقات به طور نهايي پايان يافته و آنها بايد فوراً از توقيف آزاد شوند. اما پليس و دولت عراق از اجراي حكم خودداري ورزيدند كه موجي از اعتراضات بين المللي و منطقه يي را برانگيخت. سرانجام گروگانها امروز, در پي انواع و اقسام اشكالتراشي ها, كه نيازمند گزارشي جداگانه است , آزاد شدند.
رژيم آخوندي با يك برنامه ريزي مشخص, بر آن بود تا شمار هر چه بيشتري از ساكنان اشرف ربوده شوند تا به عنوان يك برگ فشار عليه ساكنان اشرف به كار گرفته شوند. حكومت آخوندي مي خواست گروگانها را مانند مجاهدان خلق محمدعلي زاهدي و حسين پويان كه در مرداد 1384 (اوت 2005) ربوده و به وزارت كشور عراق برده شدند از طريق نيروي تروريستي قدس به ايران برگرداند و سربه نيست كند. اما استقامت خارق العاده مجاهدان ربوده شده, پايداري مجاهدان اشرف, اعتصابها و تحصنها و تظاهرات و اعتراضات هموطنانمان در كشورهاي مختلف جهان, كه جلوه درخشاني از همسبتگي ملي ايرانيان بود و همچنين موج عظيم حمايتهاي جهاني, سرانجام توطئه هاي فاشيسم ديني حاكم بر ايران را نقش برآب كرد و سرفرازي و آزادي و پيروزي اشرفيان و مجاهدان به گروگان گرفته شده را رقم زد.
خانم مريم رجوي, رئيس جمهور برگزيده مقاومت, آزادي 36مجاهد خلق را به هموطنان و ياران مقاومت در داخل و خارج كشور, به مجاهدان اشرف و به رهبر مقاومت تبريك گفت و با اشاره به تلاشهاي بين المللي براي تضمين حفاظت اشرف, مصرانه از مجاهدان اشرف و اعتصابيون در كشورهاي مختلف خواهش كرد به اعتصاب غذاي خود پايان دهند.
مجاهدان اشرف, سرانجام خواست خانم رجوي را براي پايان دادن به اعتصاب پذيرفتند و با سپاس از اعتصاب كنندگان در نقاط مختلف جهان و همچنين با قدرداني از ادامه كارزار جهاني حاميان پرشور و مدافعان غيرتمند اشرف براي تضمين حفاظت و حقوق مجاهدان اشرف, اعلام كردند اگر امنيت و حفاظت آنها تضمين نشود, ناگزير اعتصاب غذاي خود را از سر خواهند گرفت.
رئيس جمهور برگزيده مقاومت, قدرداني صميمانه خود را از تلاشهاي خستگي ناپذير هموطنانمان و عموم ياران وفادار مقاومت, شخصيتهاي سياسي و رؤساي عشاير و شهروندان شريف عراقي, و تمامي شخصيتها, پارلمانترها, حقوقدانان و سازمانهاي بين المللي مدافع حقوق بشر در 5قاره جهان براي آزادي 36گروگان ابراز كرد. خانم رجوي به ويژه از اسقف اعظم كليساي انگلستان, شيخ تيسير التميمي قاضي القضات فلسطين, و همچنين از زحمات خانم دانيل ميتران, دكتر آلخو ويدال كوادراس نايب رئيس پارلمان اروپا, سيْداحمد غُزالي نخست وزير پيشين الجزاير, لرد رابين كوربت, دكتر صالح مُطلك و از تلاشهاي وقفه ناپذير كميته بين المللي در جستجوي عدالت, كميته بين المللي حقوقدانان, كميته عربي اسلامي دفاع از اشرف, مجمع پارلماني شوراي اروپا و كميته هاي پارلماني در كشورهاي مختلف جهان سپاسگزاري كرد.

دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
15مهر 1388 (7 اكتبر 2009)

lundi 5 octobre 2009

شادى صدر: در 30 سال گذشته تجاوز جنسى شكنجه سيستماتيك بوده است

سخنان شادی صدر در مراسم جایزه لخ والسا روز ۲۹ سپتامبر 2009 در شهر دانسيگ لهستان : سی سال است در ايران نقض سيستماتيک حقوق بشر ادامه دارد و تاکيد مى کنم که سی سال است در ايران مقاومت عليه نقض سيستماتيک حقوق بشر نيز ادامه دارد. فعالان جنبش های اجتماعی در تمام اين سالها، به قيمت تهديد، ناامنی، ممنوع الخروج شدن، ممنوع الکار شدن، حبس و ...، شعله های مقاومت را زنده نگه داشتند و نگذاشتند جامعه يکسره زير فشار سرکوب، منفعل و خاموش شود. اما پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری در ژوئن امسال، ميليونها ايرانی نشان دادند که همواره و در تمام اين سی سال، اگر چه به حساب نيامدند، اگر چه تحقير شدند، اگر چه سرکوب شدند، اگر چه زندانی شدند، کشته شدند يا مورد تجاوز قرار گرفتند اما هرگز نمرده اند. بسياری از شواهد و مستندات حاکی از آن است که نه فقط در وقايع پس از انتخابات امسال، که در تمامی سی سال گذشته، تجاوز و ساير شکنجه های جنسی، نه به عنوان اموری اتفاقی، که به عنوان يک نوع شکنجه سيستماتيک برای ارعاب، تحقير و درهم شکستن زندانيان سياسی زن و يا گروه يا عقيده ای که از آن دفاع می کردند و نيز اعتراف گيری از آنان اعمال می شده است. اين نوع از شکنجه که تا سالها نسبت به آن پرده پوشی و سکوت شده بود، هم اکنون با سخن گفتن قربانيان آن و نيز افشاگری شخصيتهای سياسی درون نظام حکومت ايران، به موضوع گفت و گوی اجتماعی تبديل شده است. اما اين تازه آغاز راهی است که هيچگاه بدون يک همبستگی جهانی به سرانجام نخواهد رسيد. اين وقايع يادآور دهه ۶۰ است، دهه ای که در آن هزاران نفر از مخالفان سياسی در زندانهای ايران، به شکلی بی رحمانه سرکوب شدند. تنها تفاوت وقايع دهه ۶۰ با وقايع پس از انتخابات ۲۰۰۹، اين است که در آن دهه، فعالان وابسته به تشکيلات سياسی بودند که ربوده می شدند، به زندان می افتادند، شکنجه می شدند، مورد تجاوز قرار می گرفتند و اعدام می شدند و هم اکنون، همه اين اتفاقات برای زنان و مردانی می افتد که انسانهايی عادی هستند، نه عضو تشکيلاتی سياسی. تفاوت ديگر اين است که به مدد اينترنت و رسانه های مردمی، تصاوير و اخبار مربوط به نقض روزانه حقوق بشر در ايران، در سه ماه گذشته، آنچنان به سرعت در سراسر جهان پخش شد که برخلاف دهه ۶۰، آگاهی و حساسيت جهانی درباره آنچه در ايران می گذرد به حداکثر ميزان ممکن رسيد. اما آگاهی جهانی به خودی خود کافی نيست، ما نياز به اقدام جهانی داريم.
منبع: العربيه

يك مقام نخست وزيري عراق گفت، به دنبال يك كشور ثالث براي انتقال گروگانهاست.

حمله به اشرف-شماره 102
- انتقال خشونت بار 36 گروگان به زندان اختصاصي نخست وزيري عراق به خواست رژيم آخوندي
-حكم حكومتي سخيف براي 15 روز بازداشت اضافي، زمينه سازي عمدي براي مرگ گروگانها
-هر 36 گروگان بايد بلادرنگ به اشرف برگردانده شوند در غيراينصورت مسئول مرگ آنها دولت عراق است.
- يك مقام نخست وزيري عراق گفت، به دنبال يك كشور ثالث براي انتقال گروگانهاست. اگراين يك مانور تبليغاتي براي وقت كشي نيست، مقاومت ايران، براي نجات جان گروگانها قوياً از انتقال آنها به ايالات متحده يا كشورهاي عضو اتحاديه اروپا استقبال ميكند.

36 گروگان مجاهد خلق، در شصت و نهمين روز اعتصاب غذا و در حاليكه در چهارمين روز اعتصاب غذاي خشك بسر ميبرند، با خشونت به زندان فرودگاه سابق مُثنّي كه بطور ويژه تحت كنترل نخست وزيري عراق است منتقل شدهاند. افرادي كه توسط نخست وزيري دستگير ميشوند به زندان اختصاصي در اين محل منتقل ميشوند. رفتار وحشيانه و خشونت بار با دستگير شدگان در اين محل، زبانزد همگان است. دوره بازجويي و تحقيق در اين زندان حساب و كتابي ندارد، هيچ قاعده و قانوني بر اين زندان حاكم نيست و دست براي انجام هر كاري در آن باز است.
مقر ارگان عملياتي نخست وزيري عراق، مركزحزب الدعوه (به رياست مالكي)، ستاد اطلاعات ارتش و مركز عمليات بغداد كه فرماندهي نيروهاي پليس و ارتش را بر عهده دارد، در همين فرودگاه است.
به گزارش خبرگزاري رسمي رژيم آخوندها علي لاريجاني رئيس مجلس ارتجاع در روز نهم مهرماه اعلام كرد كه «ايران براي بهبود دمكراسي(!) در عراق همواره از اين كشور حمايت كرده است» و «اميدواريم همكاري دو كشور به بهبود شرايط منطقه كمك كند تا تروريستهايي مثل منافقين در منطقه حضور نداشته باشند» (ايرنا،اول اكتبر2009).
به قرار اطلاع پاسدار كاظمي قمي، سركرده نيروي تروريستي قدس در عراق و سفير رژيم آخوندها در اين كشور، در يك گزارش به تهران، انتقال 36 تن از ساكنان اشرف به محل جديد را اطمينان بخش خوانده و افزوده است:«نخست وزيري براي كساني كه خودش آنها را بازداشت ميكند، در دادگاههاي جنايي كرخ و رصافه، قاضي مختص خودش رادارد كه با دفتر نخست وزيري كارميكند. اگر پرونده كسي رابخواهند به دادگاه جنايات مركزي كرخ احاله دهند او را پس از بازجويي و تحقيق به قاضي مورد اعتماد خودشان ارجاع ميدهند تا حسابش رسيده شود...».
طبق خطي كه پاسدار كاظمي قمي به بازجويان داده است، مجاهدان دستگير شده بايد به سوالاتي از اين قبيل جواب بدهند كه از سال 1360 به بعد«در ايران و در زمان اقامتشان در خاك عراق در چه عملياتي عليه جمهوري اسلامي شركت داشته اند و اينكه در پادگان اشرف چگونه براي حمله و كشتن نيروهاي عراقي كه دو ماه پيش به اين پادگان وارد شدند، طراحي ميكرده اند»!
پس از احكام سه گانه قاضي و اظهارنظر صريح دادستان كل عراق و جوابيه رسمي قضاييه عراق مبني بر آزادي و اقامت قانوني و مبرا شناختن اين 36 نفر از ارتكاب هر جرمي، هيچ دستاويزي براي ادامه بازداشت غيرقانوني آنها ندارند، اكنون مقامهاي نخست وزيري عراق در يك حكم حكومتي سخيف ميگويند كه وزارت كشور حق دارد هر خارجي مقيم اين كشور را به مدت 15 روز بازداشت كند. اين استدلال نامعتبر حقوقي، قوانين جنگل را در عراق جديد تداعي ميكند. اين در حاليست كه وزارت كشور عراق تاكنون در اين باره سكوت كرده و به مراجعين گفته است كه در كار اين 36 نفر مطلقاً درگير نبوده و مسئوليتي نداشته است.
كارگزاران نخست وزيري همچنين ادعا ميكنند كه انتقال 36 گروگان به زندان اختصاصي فرودگاه مثني، با موافقت سفارت امريكا صورت گرفته است. در حاليكه مقامات امريكايي ميگويند دولت عراق به امريكا و سازمان ملل اطلاع داده است كه اين 36 نفر آزاد شده اند و بازداشتي محسوب نميشوند!
همچنان كه ساعاتي پيش در اطلاعيه شماره 101 دبيرخانه شورا خاطرنشان شده است، با توجه به اينكه گروگانها در چهارمين روز اعتصاب خشك و در شصت و نهمين روز اعتصاب غذايشان پس از ربوده شدن از اشرف هستند، مقاومت ايران جابجايي خشونت بار امروز را زمينه سازي عمدي براي از بين رفتن گروگانها ميداند. هر 36 نفر بايد بلادرنگ به اشرف برگردانده شوند در غيراينصورت مسئول مرگ آنها دولت عراق است.
حوالي ساعت 7 امشب (يكشنبه شب) آسوشيتدپرس به نقل از «يك مقام در دفتر نخست وزير نوري المالكي » خبر داد كه «عراق دنبال كشوري ميگردد كه 36 نفر دستگير شده عضو يك سازمان اپوزيسيون ايراني را بپذيرد».در ادامه اين خبر آمده است «دستگيرشدگان به ايران اعزام نخواهند شد و عراق خواستار اعزام آنها به يك كشور ثالث است. اما اين مقام هيچ جزئيات يا زمانبندي ارائه نكرد».
اگراين اظهارات مقام مربوطه در نخست وزيري عراق، صرفاً يك مانور تبليغاتي براي وقت كشي و گريز از مسئوليت انكارناپذير دولت عراق نباشد، مقاومت ايران، براي نجات جان گروگانها قوياً از انتقال بلادرنگ آنها به ايالات متحده يا كشورهاي عضو اتحاديه اروپا استقبال ميكند. نيروهاي امريكايي در سال 2004 به ازاء خلع سلاح مجاهدين، متعهد به حفاظت آنها تا فرجام نهايي گرديدند.
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
12مهر 1388 (4 اكتبر 2009)

dimanche 4 octobre 2009

فراخوان بين‌المللي به رئيس جمهورآمريكا براي آزادي 36مخالف ايراني كه درگروگان نيروهاي عراقي درآستانه مرگ قراردارند

بيانيه بين المللي در اروپا ، آمريكا و استراليا از سوي :

- دو هزار نماينده پارلمان در اروپا و آمريكاي شمالي در كميته بين المللي درجستجوي عدالت به رياست دكترآلخو ويدال كوادراس نايب رئيس پارلمان اروپا،
-كميته پارلماني ايران آزاد در مجلسين بريتانيا به رياست لرد رابين كوربت با حمايت اكثريت مجلس عوام و 200عضو مجلس اعيان انگلستان برخورداراست،
ـ كميته فرانسوي ايران دموكراتيك، سناتور ژان پير ميشل
ـ كميته پارلماني ايتاليا براي آزادي ايران، كارلو چيچولي، اليزابتا زامپاروتي ـ كميته همبستگي آلمان براي آزادي ايران، هرمان جوزف شارف
ـ كميته دوستان ايران آزاد در پارلمان اروپا، استيفن هيوز ـ كميته پارلماني سوئد براي آزادي ايران، كِنت اُلسون
ـ كميته پارلماني بلژيك براي ايران دموكراتيك، سناتور درك كلاوس ـ كميته دوستان ايران آزاد در پارلمان دانمارك ، ينس كريستيان لوند
ـ كميته دوستان ايران آزاد در سوئد، لنارت فريدنـ كميته دوستان ايران آزاد در نروژ، لارش ريسه
ـ كميته دوستان ايران دمكراتيك در كانادا ، ديويد كيلگور
ـ گروه هلندي دوستان ايران آزاد، هانك ديهانـ كميته پارلماني لوگزامبورك براي ايران آزاد و دموكراتيك، ژان هاوس
ـ كميته سوئيسي دفاع از اشرف، به رياست مشترك: نيلز دوداردل، فرانسين ژان كالمـ و كميته حاميان استراليايي دموكراسي در ايران

واشينگتن تايمز
جمعه دوم اكتبر2009 (دهم مهر1388)
فراخوان بين‌المللي به رئيس جمهور اوباما براي آزادي 36 مخالف ايراني كه در گروگان نيروهاي عراقي در آستانه مرگ قرار دارند

قاضي عراق سه بار حكم آزادي گروگانها را صادر كرده است، دولت عراق بخاطر خوش آمد رژيم ايران حكم را اجرا نمي كندبا وحشت و ناباوري مطلع شديم روزگذشته نيروهاي سركوبگر عراقي به دستور نخست وزير عراق، در يك حمله وحشيانه، 36 تن از ساكنان اشرف را كه از 28 ژوييه گذشته توسط نيروهاي عراقي به گروگان گرفته شده اند، به زور از زندان خالص به محل نامعلومي منتقل كردند. بنا به گزارشها، ربوده شدگان در حاليكه از شدت ضربات به حالت اغما افتاده بودند و بر روي زمين كشيده مي شدند به داخل خودروهاي پليس برده شدند.اين اقدام درحاليست كه قاضي عراقي براي سومين بار در 27 سپتامبر دستور آزادي آنان را صادر كرد. پيش از اين نيز در 23 اوت و 17 سپتامبر قاضي دستور داده بود آنها را آزاد كنند. حكم سوم، از نظر قوانين عراق قطعي است و ادامه بازداشت آنها كاملا غير قانوني است. دادستان كل عراق آقاي غضنفر حمود روز 30 سپتامبر به آسوشيتدپرس گفت: « آنها مي بايد تابحال آزاد شده باشند. ما دستورات را به تمامي ايستگاههاي پليس براي آزادي آنها در هركجا كه هستند صادر كردهايم». از ابتدا نيز ، گروگانها كه «افراد حفاظت شده» هستند، خودسرانه و بخاطر شانتاژ عليه ساكنان اشرف دستگير شده اند. آنها كه هيچ راهي براي دفاع از خود ندارند و وكلايشان هم اجازه سفر به عراق و ملاقات با آنها را ندارند، 66 روز است دست به اعتصاب غذا زده اند و هر لحظه ممكن است با مرگ مواجه شوند. مسئوليت چنين فاجعه اي تماما به عهده دولت عراق و نخست وزير اين كشور است.به اين ترتيب دولت عراق به هيچيك از تضمينهاي مكتوبي كه به دولت آمريكا داده بود تا رفتارش با ساكنان اشرف در چارچوب قانون بين الملل و استانداردهاي بين المللي باشد پاي بند نبوده است. اين دولت براي خوش آمد رژيم ايران، ميثاقهاي بين المللي، قانون و احكام قضاييه عراق را لگد مال ميكند. اين، دليل مضاعفي بر ضرورت و فوريت استقرار تيم ناظر ملل متحد و تضمين حفاظت ساكنان اشرف توسط نيروهاي آمريكايي است.اكنون در ماهيت ضد دمكراتيك بخش عمده حاكمان عراق ترديدي نيست، اما سكوت و بي عملي دولتهاي غربي بويژه آمريكا شگفت انگيز است. اين يك تراژدي غير قابل قبول براي همه ماست . ما نمي توانيم خودمان را در آن بي تقصير بدانيم و سرزنش نكنيم. آمريكا ساكنان اشرف و از جمله اين 36 گروگان را خلع سلاح كرده است، با تك تك آنها توافق امضا كرده و متعهد شده است كه تا تعيين تكليف نهايي از آنها حفاظت كند. اما اكنون آنها در برابر خشونت بلادفاع رها ميشوند. ما سازمان مجاهدين خلق ايران را بخوبي مي شناسيم. بسياري از ما از اشرف ديدار كرده ايم. ما تعهد آنان به دمكراسي را از نزديك تجربه كرده ايم و اطمينان كامل داريم كه آنان بر آرمانهاي دمكراتيك شان پايدار مي مانند و بهاي آن را مي پردازند. ما از تصور وقوع چنين فاجعه اي در كشوري كه براي آزادي آن هزاران نفر طي شش سال گذشته جان خود را از دست داده‌اند نگران هستيم. به همين خاطر از دولت و رييس جمهور آمريكا مي‌خواهيم به تعهداتشان در برابر 36 گروگان پايبند بمانند. نبايد اجازه داد در اثر بي عدالتي و ستم در زندانهاي عراق جان بدهند. اگر امروز در حضور 130 هزار سرباز آمريكايي چنين جنايتي در عراق به وقوع بپيوندد، فردا كه اين نيروها عراق را ترك كنند، چه بر سر ملت عراق خواهد آمد؟ما اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو آن ، و همه پارلمانها و سازمانهاي غير دولتي را به حمايت از حقوق ساكنان اشرف و تلاش براي آزادي 36 گروگان فرا ميخوانيم. حمايت از اشرف، حمايت از حقوق بشر و حكومت قانون و حمايت از ارزشهاي دمكراتيك است.
كميته بين‌المللي در جستجوي عدالت آلخو ويدال كوآدراس، نايب رئيس پارلمان اروپا

امضا كنندگان:
1-كميته پارلماني ايران آزاد در مجلسين بريتانيا ، لرد رابين كوربت
2ـ كميته فرانسوي ايران دموكراتيك، سناتور ژان پير ميشل
3ـ كميته پارلماني ايتاليا براي آزادي ايران، كارلو چيچولي، اليزابتا زامپاروتي
4ـ كميته همبستگي آلمان براي آزادي ايران، هرمان جوزف شارف
5ـ كميته دوستان ايران آزاد در پارلمان اروپا، استيفن هيوز
6ـ كميته پارلماني سوئد براي آزادي ايران، كِنت اُلسون
7ـ كميته پارلماني بلژيك براي ايران دموكراتيك، سناتور درك كلاوس
8ـ كميته دوستان ايران آزاد در پارلمان دانمارك ، ينس كريستيان لوند
9ـ كميته دوستان ايران آزاد در سوئد، لنارت فريدن
10ـ كميته دوستان ايران آزاد در نروژ، لارش ريسه
11ـ كميته دوستان ايران دمكراتيك در كانادا ، ديويد كيلگور
12ـ گروه هلندي دوستان ايران آزاد، هانك ديهان
13ـ كميته پارلماني لوگزامبورك براي ايران آزاد و دموكراتيك، ژان هاوس
14ـ كميته سوئيسي دفاع از اشرف، به رياست مشترك: نيلز دوداردل، فرانسين ژان كالم
15ـ كميته حاميان استراليايي دموكراسي در ايران

محكوميت جنايت عليه بشريت در اشرف و سركوب قيام، در اجلاس جارى شوراى حقوق‌بشر ملل متحد در ژنو

در اجلاس جارى شوراى حقوقبشر ملل متحد در ژنو، جنايت عليه بشريت در اشرف و سركوب وحشيانه قيام سراسرى توسط ديكتاتورى آخوندى محكوم شد. نماينده جنبش عليه نژادپرستى و براى دوستى خلقها (مراپ) حمله وحشيانه به اشرف را محكوم كرد و خواستار اتخاذ تدابير ويژه از سوى ملل متحد براى تضمين حفاظت اشرف شد. وى بىعملى دولت آمريكا وعدم اقدام جدى نيروهاى آمريكا براى ممانعت ازجنايات صورت گرفته در اشرف را مورد اعتراض قرارداد. نماينده ديدبان ملل متحد سركوب وحشيانه تظاهرات مردم ايران توسط رژيم آخوندى را محكوم نمود و خواستار اقدام شوراى حقوقبشرملل متحد براى جلوگيرى ازنقض حقوقبشر در ايران شد. گزارشى ازاجلاس حقوقبشر در روز چهارشنبه 8مهرماه در زير آورده شده است :ژان فرانكو فاتورينى، نماينده جنبش ضدنژادپرستى و براى دوستى خلقها در ملل متحد گفت: متشكرم آقاى رئيس، در شصتمين سالگرد تصويب كنوانسيون ژنو، ما معتقديم كه فرصت خوبى است تا بتوانيم به تعهدهايمان كه در سال 1993 در وين بر اساس حقوق انسانى بنا شد، عمل كنيم. با توجه به اصول و تعهدهايى كه در سال 1993 در وين ارائه شد، ما بهطور قانونى مىتوانيم سوالات زيادى پيش روى خود بگذاريم. چرا 3400نفر، از جمله 1000 زن كه غيرمسلح بودند و در يك كمپ زندگى مىكردند، بهطور وحشيانه توسط نيروى امنيتى عراقى مورد حمله قرار گرفتند؟ چرا دولت ايالات متحده آمريكا بعد از اين كه بر اساس كنوانسيون چهارم ژنو، خود را متعهد به تضمين حفاظت هركدام از اين 3400نفر نموده بود، فقط خود را به نظارت بر خشونتى كه اعمال مىشد، محدود نمود و چرا مسئوليت خود را بردوش نگرفت و چرا به اين بىتوجهى ادامه مىدهد؟.كنوانسيون چهارم به‌طور خاص تصريح مى‌كند كه اگر قدرتى كه مسئوليت فرد حفاظت شده را برعهده گرفته، احكام كنوانسيون را رعايت نكند، قدرتى كه مسئوليت اين فرد حفاظت شده از طريق آن منتقل شده (قدرت انتقال دهنده)، بايد دست به اقدامات مؤثرى بزند تا مشكل را حل كند، و فرد حفاظت شده تحت هيچ شرايطى نبايد به كشورى منتقل شود كه ممكن است در آن كشور مورد آذيت و آزار يا تحت تعقيب قرارگيرد. آقاى رئيس؛ بيانيه جهانى حقوقبشر و آزاديهاى بنيادين جهانى قابل اعتراض و مجادله نيست. اما اين شورا هم‌چنين بايد وضعيت ويژه‌يى هم‌چون وضعيت ايرانيان در كمپ اشرف در عراق را در نظر بگيرد، تا اينكه روح وين بتواند ادامه پيدا كند و حقوقبشر به مسير خود ادامه دهد و مورد استفاده سياسى قرار نگيرد. با تشكر آقاى رئيس. در همين جلسه نماينده ديدبان ملل متحد طى سخنانى سركوب تظاهرات توسط رژيم آخوندى را محكوم كرد .وى گفت: ... با توجه به دستگيريهاى وحشيانه اخير شركت كنندگان در تظاهرات مسالمت آميز، تجاوز به زندانيان زن و مرد و دادگاههاى نمايشى، «جمهورى اسلامى ايران» به حق در اين دستهبندى قرار مىگيرد. بنابراين ما سؤال مىكنيم: آيا در سال گذشته اين شورا هيچ اقدامى در زمينه نقض وحشتناك حقوقبشر داشت؟ پاسخ منفى است. آقاى رئيس لحظاتى پيش من به ليست بيانيههاى صادره در خلال اين اجلاس نگاهى انداختم. دنيا از ما مىپرسد آيا هيچ‌كدام از اين ناقضان حقوقبشر كه «خانه آزادى» آنها را بدترين از ميان بدترينهاى جهان مىنامد مورد خطاب قرار گرفتهاند؟ متاسفم كه بگويم جواب باز هم منفى است. آقاى رئيس ميليونها قربانى بيچاره در سراسر جهان چشمشان به ما مىباشد تا تعهد خودمان را به بيانيه جهانى حقوقبشر اثبات كنيم. و در حفاظت از اين مائده طلايى بكوشيم سخنران بعدى نماينده سازمان غيردولتى اتحاديه بشردوستان بينالمللى گفت: … مثال ديگر كه ما در اين نشست شورا آن را شنيديم راجع به تجاوز سيستماتيك به زنان در زندانهاى جمهورى اسلامى ايران از بعد انتخابات ماه ژوئن است. ما مثالهاى بيشترى مى‌توانيم پيدا كنيم، ولى اين موارد مجددا فقدان وجود تساوى حقوق زنان يا حتى پايه‌يى‌ترين رفتار متمدنانه در مورد زنان در كشورهاى مشخصى رانشان مى‌دهد. … اين شورا بايستى اين موارد نقض حقوقبشر و مجازاتهاى وحشيانه كه در كشورهاى مشخص وجود دارد را محكوم كند. … نماينده دولت اسلونى در سخنان خود در مورد نقض حقوقبشر در ايران گفت: ...اسلونى نگرانى شديد خود را از اعدام نوجوانان يا كسانى كه زمان ارتكاب جرم نوجوان بودهاند ابراز مىدارد. از جمله در «جمهورى اسلامى ايران». برخى از اين اعدامها در تناقض مستقيم با تعهدهاى بينالمللى «جمهورى اسلامى ايران» استاسلونى از «جمهورى اسلامى ايران» مىخواهد كه مطابق قوانين رفتار كند و بلافاصله تمامى احكام اعدام نوجوانان و نيز كسانى كه هنگام ارتكاب جرم هنوز نوجوان بودند را لغو كند و مجازاتهاى ديگرى را در اين رابطه در نظر بگيرد.

vendredi 2 octobre 2009

وزارت اطلاعات آخوندهااعلام كرد: مجاهدين « به طورغيرمستقيم وبا يك واسطه دربازداشت ايران به سرمي برند»

اطلاعیه شماره 100
وزارت اطلاعات آخوندها اعلام كرد مجاهدين «به طور غيرمستقيم و با يك واسطه در بازداشت ايران به سر مي برند»: در حاليكه دادستان كل عراق به همه ايستگاههاي پليس دستور داده است 36 گروگان مجاهد خلق را بايد بلادرنگ آزاد كنند سپاه پاسداران ولايت فقيه در نقش پدرخوانده حكومت عراق مي گويد كه «دولت عراق قصد دارد مدارك و پرونده‌هاي مربوط به جرايم اين افراد را به دادگاه اين كشور ارسال كند»وزارت بدنام اطلاعات رژيم آخوندها روز گذشته (پنجشنبه 9مهر1388) ساعاتي پس از انتقال خونين و خشونت بار 36گروگان مجاهد خلق به سلولهاي استخبارات عراق جديد در سايت شناخته شده خود اعلام كرد: بازداشت مجاهدين در عراق اكنون به «گزينه يي بهتر از اخراج» تبديل شده است. «به اين معني كه آنها به طور غيرمستقيم و با يك واسطه در بازداشت ايران به سر مي برند». وزارت شكنجه و كشتار آخوندها با وحشت و هراس بسيار از نقش مقاومت ايران و تأثيرات مجاهدين در قيام براي سرنگوني رژيم منفور ولايت فقيه و همچنين با ترس از سد بستن مجاهدين در برابر تروريسم و بنيادگرايي در عراق در آستانه انتخابات اين كشور افزود: «دولت عراق نيز با توجه به تمامي زواياي اين موضوع و بالاخص نپذيرفته شدن مجاهدين از سوي ساير كشورها به عنوان مانع تحقق اخراج، انتقال آنان به اردوگاهي ديگر را تدارك مي بيند. اين حركت مي تواند يك گام اساسي در مهار تهديدهاي تروريستي مجاهدين از يك سو و جلوگيري از دخالتهاي آنان در امور داخلي عراق به حساب آيد». از سوي ديگر سپاه پاسداران ولايت فقيه در خبرگزاري اختصاصي خود (خبرگزاري فارس) به نقل از يك «منبع مطلع عراقي» كه كسي جز نيروي تروريستي قدس نيست, در نقش پدرخوانده حكومت عراق در باره «جرائم 36عضو بازداشت شده گروهك منافقين» اعلام كرد: «دولت عراق قصد دارد مدارك و پرونده‌هاي مربوط به جرايم اين افراد را به دادگاه اين كشور ارسال كند.... اخيراً اخباري از صدور دستور آزادي اين 36نفر توسط يكي از قضات عراقي منتشر شد. 36عضو گروهك تروريستي منافقين به موجب ماده431 و به دليل ايجاد آشوب و خشونت در حوادث اواخر ژوييه در اردوگاه اشرف، توسط پليس عراق بازداشت شدند».لاريجاني, رئيس مجلس رژيم, نيز ديروز ابراز اميدواري كرد همكاري ايران و عراق «به بهبود شرايط منطقه کمک کند تا تروريستهايي مثل منافقين در منطقه حضور نداشته باشند».دستورالعملها و خطوط ابلاغ شده از سوي سپاه و اطلاعات و رئيس مجلس ارتجاع به حكومت عراق در شرايطي صورت مي گيرد كه قاضي و دادستان شهر خالص و دادستان كل عراق اعلام كرده اند كه ادامه بازداشت 36گروگان از هر جهت غيرقانوني است و ايستگاههاي پليس در هر كجا موظف به آزادي بلادرنگ آنها هستند. همچنين گروهي از نمايندگان پارلمان عراق در يك اطلاعيه مطبوعاتي «ممانعت از اجراي حكم قاضي را يك اقدام خودسرانه, نقض قوانين عراق, تجاوزي آشكار به حقوق شهروندان و توهيني آشكار به قداست قانون و عدالت و قابل پيگرد قضايي» دانستند. بنابراين سؤال اين است كه پس از تصميمهاي قاضي و دستورات دادستان كل و اين قبيل مواضع پارلماني, به واقع در عراق چه كسي حكومت مي كند كه وقتي كه ديگر هيچ بهانه يي براي ادامه بازداشت گروگانها باقي نمانده, مجاهدان ربوده شده را به سلولهاي استخبارات عراق جديد منتقل كرد؟ اين امر هشدار روز گذشته كميته بين المللي حقوقدانان در دفاع از اشرف را تداعي مي كند كه در بيانيه خود خاطرنشان كرد «نيروي آمريكا و پول ماليات دهندگان آمريكايي براي گسترش نفوذ رژيم ايران و توسعه الگوي ايراني به عراق نرفته است» ! از نظر حقوقي اطلاق عنوان صفت زنداني يا بازداشتي به 36مجاهد خلق از اساس موضوعيت ندارد. آنها به معناي دقيق كلمه ناپديد شده اجباري يا گروگان محسوب مي شوند. اين از مصاديق جنايت عليه بشريت محسوب مي شود بخصوص وقتي كه عليه افراد حفاظت شده صورت بگيرد. تصريحات و دستورالعملهاي وقيحانه وزارت اطلاعات, سپاه پاسداران و رئيس مجلس ارتجاع در ادامه «توافق دو جانبه» با حكومت عراق براي سركوب مجاهدين كه خامنه اي در 10 اسفند گذشته اجراي آن را مقرر كرد, به روشني نشان مي دهد كه مجاهدان اشرف و گروگانهايي كه شصت و هفتيمن روز اعتصاب غذاي خود را مي گذرانند, بهاي قيام و آزادي مردم و ميهن خود و بهاي سد بستن در برابر تروريسم و ارتجاع و الگوي استبداد ديني در عراق را مي پردازند. مجاهدان اشرف بارها اعلام كرده اند كه براي پرداخت اين قيمت تا هر كجا و تا هر زمان آماده اند. دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران10مهر 1388 (2 اكتبر 2009)

فوتبال؛ آخرین گزارشها از وضعیت ورزشگاه آزادی

ایران پرس نیوز

حاشیه رقابت استقلال و پرسپولیس (قبل از شروع دربی)
حامد- تهران
ساعت 13 ورزشگاه آزادی تهران
برخلاف گزارش خبرگزاری فارس مبنی بر نبود بازار سیاه فروش بلیط تعداد زیادی از بلیط ها به صورت علنی تا 3 برابر قیمت به فروش می رسد.
افزایش چشمگیر ماموران پلیس و پلیس ضد شورش نشان از وضعیت فوق العاده امروز دارد.
تماشاگرانی که قصد ورود به داخل استادیوم را دارند در 3 مرحله مورد بازرسی بدنی قرار می گیرند
.
همچنان ورود با رنگ سبز به استادیوم ممنوع است.
لباس شخصی هایی را که در تظاهرات مردم را مورد ضرب و شتم قرار می دادند در اطراف و داخل استادیوم با همان ظاهر حضور گسترده دارند.
تماشاگران 2 تیم علیه مدیران عامل دو باشگاه یعنی انصاریفر و واعظ آشتیانی شعار می دهند.(این دو از مدیران دولتی وابسته به احمدی نژاد هستند)
با وجود تبلیغات فراوان مبنی بر مرمت و گسترش امکانات استادیوم آزادی همچنان سرویس های بهداشتی و آب خوری ها با مشکل گرفتگی لوله ها و جاری شدن فاضلاب به زیر سکوی تماشگران روبروست.
برخورد نیروی انتظامی مستقر در اطراف سکوی تماشاگران بسیار تند و خشن و عصبی است. با وجود اینکه بارها به فرهنگ سازی در استادیوم ها اشاره شده اما ماموران نیروی انتظامی که بیشتر آنها را گروهبانان تشکیل می دهند بسیار بی ادبانه با جوانان برخورد می کنند.
در لابلای جمعیت حضور لباس شخصی ها مشهود است. آنها افرادی هستند که با وجود لباس با ظاهر معمولی از لابه لای فنس ها عبور می کنند و از این طریق قابل شناسایی اند.
در جلسه ای که صبح روز بازی و شب گذشته با لیدرهای دوباشگاه برگزار شده است به آنها شدیدا تذکر داده شده است که از تحریک تماشاگران حتی در شعارهای ورزشی پرهیز کنند. عده ای از ماموران نیز با لباس شخصی به کار لیدرها نظارت دارند.

تبدیل کردن ورزشگاه آزادی به یک پادگان نظامی

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از استادیوم آزادی نیروهای سرکوبگر بصورت گسترده در درون و بیرون آن مستقر شدند و علیرغم اینکه هنوز مردم در بیرون از استادیوم منتظر هستند در مواردی اقدام به بازرسی بدنی جوانان و ضبط تلفنهای مبیل آنها می کنند.از صبح امروز تعدادی زیادی از مردم بسوی ورزشگاه آزادی از طرق مختلف حرکت کردند . اکثرا مردم با اتوبوسها از میدان آزادی بسوی استادیوم حرکت می کردند. در هر اتوبوس تعدادی از نیروهای انتظامی مستقر شدند. در حال حاضر انبوهی از جمعیت مقابل درب ورودی منتظر ورود به استادیوم هستند. نیروهای سرکوبگر در مواردی اقدام به بازرسی بدنی جوانان می کنند و مبیلهای آنها را ضبط می کنند.گفته می شود شب گذشته تعدادی از شهرستانیها که برای تماشای این مسابقه به تهران آمده بودند و در کنار استادیوم آزادی شب را به صبح رسانده بودند مورد یورش نیروهای سرکوبگر واقع شدند و درگیری گسترده ای بوجود آمده بود که تعدادی مورد ضرب و جرح و تعدادی دیگر دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل شدند. نیروهای سرکوبگر بصورت گسترده در بیرون و درون استادیوم آزادی حضور دارند. طبق گفتۀ شاهدان عینی در یک مورد شاهد ورود 20 خودروی نیروهای گارد ویژه به درون استادیوم بوده اند.نیروهای گارد ویژه،نیروی انتظامی،سپاه پاسداران ،بسیج و نیروهای لباس شخصی بصورت گسترده حضور دارند و در نقاط مختلف مستقر شدند و استادیوم آزادی را به یک پادگان تبدیل کرده اند. همچنین تعداد زیادی از ماشینهای آتش نشانی را در نقاط مختلف مستقر کرده اند.
10 مهر 1388 برابر با 2 اکتبر 2009

jeudi 1 octobre 2009

ضرب و شتم و مجروح كردن گروگانها در هنگام انتقال به بغداد

ظهر امروز پنجشنبه 9مهر (اول اكتبر2009) 36گروگان مجاهد خلق در زمان انتقال از زندان خالص به بغداد, قبل از سوار شدن به ميني بوس, بيش از دو ساعت تحت شكنجه و ضرب و شتم قرار داشتند.
نيروهاي سركوبگر عراقي ابتدا به اتاقي در زندان خالص كه گروگانها در آن جمع و به بازداشت و انتقال غيرقانوني خود معترض بودند, يورش بردند و مجاهدان اسير را در شصت و ششمين روز اعتصاب غذا با ضربات مشت و لگد به سر و صورت و شكم و قفسه سينه, مصدوم و مجروح كردند. آنگاه آنها را با خشونت بسيار دستبند زده و بر روي زمين ميانداختند و كشان كشان خارج نموده و به داخل ميني بوس ميانداختند. لباسهاي همه نفرات خونين بود و مستمراً شعار «ياحسين, يا مظلوم» مي دادند.
مزدوران عراقي, مجاهد خلق مهدي زارع را در يك اتاق جداگانه مجدداً به طرز وحشيانه يي مورد شكنجه و ضربات مشت و لگد در ناحيه سر و صورت و چشم قرار دادند و دست مجاهد خلق احمد تاجگردون را شكستند. مجاهدان خلق حسين فيلي و رحمان حيدري به دليل ضربات وارده بيهوش شدند. به قرار اطلاع گروگانها به سلولهاي استخبارات (اطلاعات نظامي) در بغداد منتقل شده اند.
ساعتي پس از انتقال خشونت بار 36 مجاهد خلق, خبرگزاري سپاه پاسداران (خبرگزاري فارس) در تهران به نقل از «يك منبع امنيتي عراق» از انتقال آنها «براي محاكمه به بغداد به خاطر حضور غيرقانوني در خاك عراق» خبر داد و افزود: «بازداشت شدگان با سه دستگاه اتوبوس تحت تدابير امنيتي شديد نيروهاي پليس, براي محاكمه به بغداد منتقل شدند».
همزمان در تهران, لاريجاني رئيس مجلس رژيم در نشست مطبوعاتي مشترك با رئيس مجلس عراق «ابراز اميدواري کرد همکاري دو کشور به بهبود شرايط منطقه کمک کند تا تروريستهايي مثل منافقين در منطقه حضور نداشته باشند» (خبرگزاري حكومتي ايرنا -9مهر88).
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
9مهر 1388 (اول اكتبر 2009

بی بی سی : مایندگان ایران و آمریکا در ژنو گفت و گو کردند

معاون وزیر امور خارجه آمریکا و دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در حاشیه مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در ژنو، به صورت دوجانبه گفت و گو کرده اند.
دیدار ویلیام برنز و سعید جلیلی روز پنجشنبه ۹ مهر (اول اکتبر) در زمان استراحت بین جلسات صبح و عصر نخستین روز از دور تازه مذاکرات مربوط به پرونده هسته ای ایران انجام شده است.
هنوز گزارشی از جزئیات این ملاقات منتشر نشده است.
گفت و گو میان نماینده ایران با نمایندگان کشورهای گروه ۱+۵ در ژنو در شرایطی آغاز شده است که طرفین مذاکره پیش تر در مورد موضوع گفت و گوها نظرات متفاوتی ابراز کرده بودند.
آقای جلیلی که به نمایندگی از این کشور در مذاکرات ژنو شرکت دارد، پیش از سفر به سوئیس به خبرنگاران گفته بود که با "حسن نیت" وارد این مذاکرات می شود.
او نگاه کشورش را به این گفت و گوها، "راهبردی، بلند مدت و مبتنی بر همکاری" توصیف کرده بود.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران هم گفته بود که ایران آماده گفت و گوهایی "طولانی"، "هدفمند" و "سازنده" است.
او همچنین پیشنهاد کرده بود که مذاکره میان ایران و گروه ۱+۵ تا سطح سران ارتقاء یابد.
این سخن به معنای ابراز آمادگی آقای احمدی نژاد برای نشستن بر سر یک میز با رئیس جمهوری آمریکا تلقی شد.
پیش تر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفته بود که کشورش غنی سازی اورانیوم را حق خود می داند و حاضر نیست در مورد این حق گفت و گو کند.
اما کشورهای گروه ۱+۵ می گویند که ایران باید در اجرای قطعنامه های سازمان ملل، غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.
ریچارد دالتون، سفیر پیشین بریتانیا در تهران به بی بی سی گفت که معمولا نخستین روز گفت و گوها به مشخص کردن دستور مذاکرات و تنظیم برنامه کار اختصاص دارد.
او همچنین گفت که ممکن است بخش قابل توجهی از کار در دیدارهای خصوصی و غیر رسمی حاشیه ای انجام شود.
به گفته آقای دالتون، نمایندگان ایران و کشورهای گروه ۱+۵ همگی در یک هتل اقامت دارند.

جنايت جديد عليه بشريت، انتقال اجبارى و همراه با ضرب و شتم گروگانها به بغداد

حوالى ساعت 1 بعداز ظهر امروز پنجشنبه 9مهر (اول اكتبر2009) نيروهاى سركوبگر عراقى به زندان شهر خالص، محل بازداشت غيرقانونى 36گروگان مجاهد خلق، يورش بردند تا آنها را با قهر و اجبار به بغداد منتقل كنند. از آن‌جا كه حكم آزادى قطعى اين مجاهدان براى سومين بار از سوى دادگاه شهر خالص ابلاغ شده و دادستان كل عراق نيز ديروز اعلام كرده بود «ما دستورات را به تمامى ايستگاههاى پليس براى آزادى آنها در هركجا كه هستند صادر كردهايم»، گروگانها به انتقال اجبارى تن ندادند. اما مزدوران عراقى در يك جنايت جديد عليه بشريت آنها را در شصتو ششمين روز اعتصاب غذا با ضرب و شتم وحشيانه مورد حمله و هجوم قرار دادند. اغلب گروگانها در حالت اغماء و بيهوشى و در حاليكه از قبل اعلام اعتصاب خشك كرده بودند، در حالت دستبند زده و در حاليكه پيكرهايشان نقش بر كف خودروهاى مزدوران شده بود، به نقطه نامعلومى منتقل شدند. همزمان در بغداد، نورى مالكى در مراسمى كه مستقيماً از راديو و تلويزيون عراق پخش مىشد، به گونهاى فوق متناقض، ”ائتلاف دولت قانون“ را براى شركت در انتخابات آينده عراق اعلام نمود و بر استقلال عمل قوه قضاييه تأكيد مىكرد! روز گذشته گروهى از نمايندگان مجلس عراق با ابراز نگرانى عميق از سرنوشت 36تن از پناهندگان كمپ اشرف اعلام كردند «ممانعت از اجراى حكم قاضى يك اقدام خودسرانه و نقض قوانين عراق و تجاوزى آشكار به حقوق فردى شهروندان و هم‌چنين توهينى آشكار به قداست قانون و عدالت است. اين بهمعناى سلب آزادى افرادى است كه بيگناهى آنها اثبات شده و در مقابل قانون قابل پيگرد است». مقاومت ايران بر اساس موافقتنامهيى كه نيروهاى آمريكايى پس از تحويل گرفتن سلاحهاى مجاهدان اشرف با يكايك آنها در مورد حفاظتشان تا تعيين تكليف و فرجام نهايى امضاء كردند، سفارت آمريكا در عراق و نيروهاى آمريكايى را مسئول حفظ جان گروگانها و بازگرداندن آنها به اشرف مىداند و خواهان اقدام بلادرنگ در اين خصوص است.خانم مريم رجوى رئيسجمهور برگزيده مقاومت ايران در نامهيى به پرزيدنت اوباما و مقامات سياسى و نظامى آمريكا فوريت و ضرورت اقدام آنها را خاطرنشان كرد.
دبيرخانه شوراى ملى مقاومت ايران9مهر 1388 (اول اكتبر 2009)

مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ آغاز شد

بی بی سی

گفت و گو میان نماینده ایران با نمایندگان کشورهای گروه ۱+۵ در ژنو در شرایطی آغاز شد که طرفین مذاکره در مورد موضوع گفت و گوها نظرات متفاوتی ابراز کرده بودند.
سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران که به نمایندگی از این کشور در مذاکرات ژنو شرکت دارد، پیش از سفر به سوئیس به خبرنگاران گفته بود که با "حسن نیت" وارد این مذاکرات می شود.
او نگاه کشورش را به این گفت و گوها، "راهبردی، بلند مدت و مبتنی بر همکاری" توصیف کرده بود.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران هم گفته بود که ایران آماده گفت و گوهایی "طولانی"، "هدفمند" و "سازنده" است.
او همچنین پیشنهاد کرده بود که مذاکره میان ایران و گروه ۱+۵ تا سطح سران ارتقاء یابد.
این سخن به معنای ابراز آمادگی آقای احمدی نژاد برای نشستن بر سر یک میز با رئیس جمهوری آمریکا تلقی شد.
در این حال خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش می دهد که یکی از دیپلمات های ارشد آمریکایی در مذاکرات ژنو هم برای گفت و گوی دو جانبه با هیأت ایرانی ابراز آمادگی کرده است.
این دیپلمات به دلیل "ماهیت محرمانه مذاکرات" خواسته است که نامش فاش نشود.
پیش تر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفته بود که کشورش غنی سازی اورانیوم را حق خود می داند و حاضر نیست در مورد این حق گفت و گو کند.
اما کشورهای گروه ۱+۵ می گویند که ایران باید در اجرای قطعنامه های سازمان ملل، غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.
ریچارد دالتون، سفیر پیشین بریتانیا در تهران به بی بی سی گفت که معمولا نخستین روز گفت و گوها به مشخص کردن دستور مذاکرات و تنظیم برنامه کار اختصاص دارد.
او همچنین گفت که ممکن است بخش قابل توجهی از کار در دیدارهای خصوصی و غیر رسمی حاشیه ای انجام شود.
به گفته آقای دالتون، نمایندگان ایران و کشورهای گروه ۱+۵ همگی در یک هتل اقامت دارند.